چگونه در بورس سودآور شویم؟

بازار بورس چیست؟ چگونه وارد بازار بورس شویم؟
الف / این روز ها بازار بورس گرم تر از همیشه است. شاید شما هم در فکر ورود به این عرصه باشید اما نمیدانید چطور؟و از کجا؟ پازراری پر جاذبه و در عین حال پر ریسک . همانقدر پیش رونده و به همان میزان ویرانگر . البته برای افراد کم اطلاع .
بازار بورس چیست؟
بورس نیز بازار متشکلی است که خریداران و فروشندگان ، سهام و اوراق یا کالاهای پذیرفته شده در این بازار را تحت ضوابط مشخص معامله می کنند .
بورس را در یک تعریف بسیار ساده، میتوانیم یک بازار در نظر بگیریم . همانطور که در بازار، انواع کالا در قبال پول معامله میشوند، در بورس نیز داراییهای مختلفی معامله میشوند . با این تفاوت که میتوانیم بورس را یک بازار رسمی و دائمی بنامیم
به صورت کلی دارایی ها به دو دسته داراییهای مالی و داراییهای غیرمالی تقسیم می شوند
داراییهای غیرمالی ( واقعی )
همانطور که از نام این گروه مشخص است، این داراییها فیزیکی هستند و شامل زمین، ملک، خودرو و انواع دیگر کالاها میشوند . همچنین ارزش این داراییها به برخی خصوصیات مادی و فیزیکی آنها بستگی دارد
دارایی های مالی
این گروه شامل آن دسته از داراییهاست که فیزیکی نیستند ولی ارزشمندند حقی قانونی برای صاحب خود به همراه دارند . از این گروه میتوان پول نقد، سپردههای بانکی، سهام، اوراق مشارکت و … را نام برد .
ارزش این داراییها برخلاف داراییهای غیر مالی، ناشی از خصوصیات مادی و فیزیکی آنها نیست و به پشتوانه دارایی دیگری تعیین میشود .
به عنوان مثال فرض کنید برگه سهام شرکتی را در اختیار دارید، خود برگه به تنهایی ارزشی ندارد؛ اما همین برگه نشان دهنده مالکیت شما بر قسمتی از سهام شرکت است .
به این ترتیب در سود و زیان آتی شرکت سهیم میشوید . همین تغییرات در میزان سود و زیان، باعث میشود ارزش دارایی شما تغییر کند .
داراییهایی که در بورس معامله میشوند، از نوع داراییهای مالی هستند
مزایای سرمایه گذاری در بورس چیست؟
همین که بازار بورس توانسته بین فعالیتهای اقتصادی مردم جا باز کند و توسعه خوبی در اقتصاد ایران داشته باشد، نشان میدهد نسبت به دیگر بازارهای مالی برتریها و مزایایی دارد که باعث شده سرمایهگذاران به آن جذب شوند. مزایایی که به طور خلاصه عبارتند از
امکان سرمایه گذاری در بورس با مبالغ کم و محدود
گزینه های متنوع سرمایه گذاری
حفظ سرمایه در برابر تورم
بازار قانونی و شرعی
کسب بازدهی بالاتر
سهامدارن از دو طریق در بورس سود به دست می آورند :
افزایش قیمت سهام ( بازده سرمایه ای )
بازدهی است که سرمایه گذار از محل افزایش قیمت سهام کسب می کند .
دریافت سود نقدی ( بازده نقدی )
اگر شرکت های بورسی در پایان سال مالی سود آور باشند درصدی از این سود را بین سهامداران خود تقسیم می کنند . میزان پرداخت سود به سیاست های آن شرکت بستگی دارد .
فرض کنید سرمایه گذاری سهام شرکت ایران خودرو را به مبلغ 500 تومان خریداری کرده است و قصد دارد آن را به مدت یک سال نگه داری کند .
اگر در طول دوره سرمایه گذاری شرکت 50 تومن سود به سهامدار پرداخت کند و قیمت سهم نیز به 700 تومن برسد بازده سرمایه گذار از محل افزایش قیمت 40% و از محل دریافت سود نقدی 10% می شود . در مجموع سرمایه گذار از محل خرید سهام ایران خودرو 50% بازدهی کسب نموده است .
نحوه سرمایه گذاری و ورود به بازار بورس
برای ورود به بازار بورس باید کد بورسی یا کد معاملاتی داشته باشید . این کد در واقع عددی برای شناسایی شما در این بازار است و هر سرمایهگذار کد مخصوص به خودش را دارد . برای دریافت این کد هم باید به سن قانونی رسیده باشید و به یک کارگزار رسمی مراجعه کنید . بطورکلی برای شروع سرمایه گذاری در بورس نیازمند کد بورسی هستید و برای دریافت این کد باید مراحل زیر را بصورت گام به گام طی کنید :
1- مراجعه به سایت سجام وثبت نام در آن و دریافت کد پیگیری
2- مراجعه به یک کارگزاری بورس و ثبت نام در آن
3- صدور کد معاملاتی یا بورسی
ورود به بازار بورس و شروع معاملات در آن به همین سادگی نیست ! برای اینکه بتوانید سرمایهگذاری خوبی داشته باشید و بازدهی بیشتری از آن نصیبتان شود، باید دانش و تجربه کافی از معاملات در این بازار داشته باشید .
آیا سرمایه گذاری در بازار بورس خوب است؟
بعضی از افرادی که در بازار بورس تجربه فعالیت داشته اند از ورود به این بازار راضی نیستند . معمولا وقتی عملکرد ما در موضوعی در سطح انتظارمان نباشد ناراضی خواهیم بود .
خیلیها هیجانی و بدون آموزش مناسب وارد بازار میشوند پس طبیعی است که ناراضی خارج شوند . همین موضوع اهمیت آموزش صحیح را چند برابر میکند .
معامله و موفقیت در بورس مانند هر کاری نیازمند دانش، صبر،تجربه ، و مشاوره است .
جزئیات خبر
همانگونه که در مباحث مطالعاتی اقتصادی برخلاف گذشته، دیگر از انسان اقتصادی (کسی که بدون هرگونه احساساتی در بازار سرمایه فعالیت میکند) یاد نمیشود و بجای آن اقتصاد رفتاری و بررسی روانشناختی معامله گران بیشتر موردتوجه است. ما نیز برای رفتار هوشمندانه هرچه بیشتر در بازار بورس ، باید بیشتر به شناخت خود، احساسات و سوگیری های رفتاری معامله گران پرداخته و با پیامدهای آنها آشنا شویم. یکی از این سوگیری ها ، سوگیری “ تازه گرایی ” است.
تازه گرایی یا بهعبارتدیگر سوگیری تازه گرایی(Recency bias) عبارت است از “تأثیرپذیری از اتفاقاتی که بهتازگی رخداده است”. این پدیده و اثراتش در تصمیماتی که فعالین بازارهای مالی میگیرند به نحو شایانی دیده میشود.
تازه گرایی باعث میشود فعالین بازار بورس، مبنای تصمیمگیری و تحلیل خود را کوتاهمدت در نظر گرفته و اقدام به معامله کنند که اغلب کاهش سودآوری و یا زیانآوری را به دنبال خواهد داشت. این معامله گران اغلب، تحلیل بنیادی را انجام نداده و با این تصور که فقط تحلیل تکنیکال برای کوتاهمدت راه کسب سود در بازار است، بدون بررسی گذشته سهم و روند سودآوری، فقط با اتکا به یک گزارش و یا یک الگوی قیمتی، اقدام به خرید میکنند. معاملات در تایم فریمهای کوتاهمدت و همچنین خرید در روندهای کوتاهمدت از اشتباهاتی است که بسیار از معامله گران مرتکب آن میشوند.
همانطور که در کتاب از طمع تا وحشت آمده، محرکهای تصمیمگیری در معاملات بازار و کنترل این محرکها رمز سودآوری مستمر در بازار است، معامله گران میبایست با شناخت از خود و شخصیت معاملهگری خود، این محرکها را تحت کنترل خود دربیاورند. بر اساس این کتاب افرادی باشخصیت معامله گری تقلیدگر و یا شتابزده، بیشتر گرفتار پدیده تازه گرایی میشوند.
این دسته از افراد با “توهم احاطه بر بازار” و یا با توجیه “تضمین درست بودن تحلیل توسط یک گروه یا یک شخص خاص”، در زمان نامناسب به سرمایه گذاری واردشده و متأسفانه اغلب زیانهایی را هم تجربه میکنند.
جملههای معروف “تاریخ در بورس تکرار میشود” و یا “چارت قیمت یعنی همهچیز” هنوز در بین فعالین بازار بورس بسیار پرکاربرد هستند، اما مطالعات اخیر بازار، حاکی از آن است که “بازار، موجودی هوشمند است” و این تحقیقات خط ابطالی بر عقاید قدیمی کشیده است.
چشمپوشی، یکی از مهمترین بخشهای معامله گری یعنی مدیریت سرمایه نیز در این پدیده بهوفور دیده میشود. پدیده سوگیری تازه گرایی میتواند تمایل و کشش به یک سهم و یا صنعت خاص را ایجاد کند. سرمایه گذار بدون توجه به مدیریت درست پرتفوی خود، اقدام به خرید و تخصیص غیر متعادل سرمایه خود به این سهام کرده و ریسک پرتفوی خو را بهشدت بالا میبرند.
پدیده سوگیری تازه گرایی در سطوح بالاتر معامله گری نیز دیده میشود. در این سطح معامله گر بازارهای سرمایه مبنای سودآوری و عملکرد خود را چند معامله اخیر خود قرار داده و برای ورود به معامله بعدی یا با ریسک متفاوت و یا با میزان سرمایه متفاوت اقدام به خرید میکند.
برای مثال اگر فرد ۳ معامله آخر خود را با سود خارجشده باشد. معامله بعدی خود را با سرمایه بیشتر و یا با ریسک بیشتر که ناشی از اعتمادبهنفس بیشازاندازه به خود و تحلیل خود است، وارد میشود. یا اگر ۳ معامله آخر خود را با زیان خارجشده باشد. یا به خاطر ترس و عدم اعتمادبهنفس ، موقعیت مناسب را ازدستداده و یا با سرمایه کمتر اقدام به خرید میکند. که در هر دو حالت، با تخطی از مدیریت پرتفوی ، ریسک سرمایه گذاری خود را زیادتر کرده است. در حقیقت ترغیب و یا بازدارندگی این پدیده که با عنوان “اثر مثبت و منفی تعصب شتابزدگی” نیز یاد میشود، در هر دو حالت منجر به زیان و یا کاهش سود شما میشوند.
برای مقابله با پدیده سوگیری تازه گرای و یا پیشگیری از آن باید چه اقداماتی انجام داد؟
داشتن برنامه معاملاتی (trading plan)
تحلیل بازار و یا بهصورت خاص تحلیل سهام ، بهصورت ذهنی و یا دیداری امکانپذیر نیست. طبق جمله معروف “کمرنگترین جوهرها از قویترین حافظهها، ماندگارترند” باید برنامه معاملاتی بهصورت مکتوب باشد. هر معامله گر برای خرید سهم ، پارامترهایی را تحت عنوان تحلیلگری که باید شامل تحلیل بنیادی ، تحلیل تکنیکال در تایم فریم مناسب و رفتارشناسی سهام باشد را بررسی کند. این موارد حتماً باید نوشتهشده باشند چراکه وقتی ملزم به چک کردن آنها باشید، صرفنظر کردن از آنها نسبت به زمانی که فقط موارد تحلیلی در ذهن ما باشد، بسیار سختتر خواهد بود و بالطبع تخطی از آن کمتر میشود.
بررسی عملکرد معامله گری (نرخ معامله درست)
ثبت تمامی پارامترهای معامله که شامل “قیمت سهم، زمان ، میزان سرمایه و دلیل خریدوفروش ” بهصورت مکتوب. تطبیق خرید با برنامه معاملاتی برای بررسی درست و یا نادرست بودن معامله.
این کار تحلیلگری و معامله گری و همچنین استراتژی شمارا پایش میکند و نتیجه این کار بهروزماند و اعمال اصلاحات در تحلیلگری و استراتژی معامله گری و همچنین پیدا کردن اشتباهات معامله گری و برطرف کردن آنهاست.
خودشناسی
سومین قدم برای به حداقل رساندن تعصب شتابزده این است که خودتان را بشناسید. بعضی از افراد بیشتر تحت تأثیر احساسات نسبت به دیگران هستند. اگر شما مستعد تصمیمگیریهای عاطفی هستید یا اگر روزی سه بار سودآور یا سه بار از دست دادید. یا اگر معاملات روزانه (نوسان گیری) را انجام دهید باید بدانید که معامله کردن تحت اختلالات عاطفی سودآور نیست. اگر شما بتوانید کنترل احساسات خوبی داشته باشید، میتوانید درواقع یک معامله گر خوب باشید. این کار فقط بامطالعه کتاب های مفید در این زمینه و به کار بستن توصیههای بزرگان بورس نظیر آقای مارک داگلاس امکانپذیر خواهد بود.
به یاد داشته باشید، برای مغز انسان بسیار دشوار است تا بهطور کامل از تعصب شتابزده غافل شود. بااینحال، اثرات آن را میتوان با کنترل هرچه بیشتر احساسات کاهش داد. بنابراین، مهم است که مراحل فوق را برای به حداقل رساندن اثرات منفی ایجادشده توسط “تعصب شتابزده” انجام دهید.
نرخ سودآوری
در این مرحله، معاملهگر باید خود را همانند شرکت هایی ببیند که قصد سرمایه گذاری در آنها را دارد، یعنی باید میزان سودآوری خود را بعد از هر معامله بسنجد. این عمل بهشدت در خنثیسازی این پدیده به ما کمک خواهد کرد تا از مسیر خود منحرف نشویم. این بررسی پایه مدیریت سرمایه کلان ما نیز خواهد بود. افزودن به سرمایه و یا کاهش میزان سرمایه کل درگیر در هر بازار باید تابعی از میزان سودآوری معامله گر در آن بازار باشد.
نتیجهگیری:
احساسات از قبیل ترس، طمع و شتابزدگی را نمیتوان خاموش کرد و یا از بین برد، ولی میتوان آنها را تحت کنترل خود درآورد. باید در نظر داشت که تصمیمات مبنی بر خرید یا فروش و حتی یافتن سهم مناسب توسط ذهن ناخودآگاه ما انجام میشود و ذهن ناخودآگاه را باید در مسیر درست پرورش داد و نگه داشت.
بامطالعه و پایش مداوم عملکرد، ثبت وقایع و درس گرفتن از اشتباهات، موفقیت صدر معامله گری در بازار بورس و سایر بازارهای مالی تضمین خواهد شد.
روش میانگین کم کردن در بورس
احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیدهاید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پلهای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
کم کردن میانگین خرید چیست؟
کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پلهای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود میرسد.
برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمیشود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.
شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید
روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندیها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام میدهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت میکنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را میبازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر میآید و ما برنده میشویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط میآید و n تومان میبازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان
این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش مییابد. حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش مییابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.
مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟
مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله میگیرد، میتوان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.
عیب میانگین کم کردن در چیست؟
قطعا روش مارتینگل یا روشهایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار میکنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و استراتژیهایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به شدت افزایش پیدا میکند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. میبینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.
حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇
در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅
چه چگونه در بورس سودآور شویم؟ زمانی میانگین کم کنیم؟
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
اخطار
میانگین کم کردن اگر بر روی سهمهای بنیادی انجام نشود میتواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمیتوانید به لحاظ بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.
فرمول محاسبه میانگین خرید
بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا چگونه در بورس سودآور شویم؟ سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کردهایم و حالا میخواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.
برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:
(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)
حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست میآید.
نتیجه گیری
روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:
- روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
- زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
- مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید
کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن میکشاند، مراقب این دام باشید.
معاملهگر هستید یا سرمایهگذار
نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معاملهگر هستید با سرمایهگذار؟ در معاملهگری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معاملهگری
بورس ترسناک نیست، اگر این ده نکته را بدانیم!
معمولا وقتی بورس با رونق مواجه میشود، مردم زیادی به فکر ورود به بازار سرمایه میافتند. آنها در مورد سودهای کلان این بازار میشنوند و دلشان میخواهند از این سفره بهرهای ببرند. اما دیگر همه میدانند که بورس، بازاری پرخطر است. جایی که میتوانید بخش زیادی از پول خود را از دست بدهید. البته تمام زندگی با بدهبستان ریسک و بازده همراه است و بورس هم از این قاعده مستثنا نیست: همیشه خوشی با سختی همراه میشود. مشکل اینجا است که بیشتر مردم چیزی در مورد خوشیها و سختیهای بورس نمیدانند. برای آنها ورود به بورس، مثل وارد شدن به غاری تاریک است.
اما حقیقت چیز دیگری است. معامله سهام آنقدرها که به نظر میرسد کار ترسناکی نیست. در این مقاله قصد داریم به ده نکته اشاره کنیم که حرکت در این مسیر را برای شما آسانتر کند.
1- معامله سهام یک حرفه است
یادگرفتن حرفه نجاری غیرممکن نیست. آرایشگرها از یک سیاره دیگر نیامدهاند. هر کس میتواند وقت بگذارد و نویسندگی را بیاموزد. معامله سهام هم یک شغل است و مثل هر شغل دیگری میتوانید آن را یاد بگیرید. خوشبختانه منابع علمی خوب و مفیدی هم در این زمینه وجود دارد. حتی منابع مجانی موجود در اینترنت.
نکته مهم اینجا است که این حرفه چندان دشوار نیست. اگر با چهار عمل اصلی آشنایی دارید و حوصله دارید برای مطالعه وقت بگذارید، میتوانید شرکتها را تحلیل کنید و گزینههای خوب را پیدا کنید.
2- قیمت بالا الزاما نشانه خوبی نیست
بیشتر تازهکارها از سهمهایی که قیمتشان نزولی است پرهیز میکنند و وقتی یک سهم رشد میکند به خرید آن علاقهمند میشوند. حقیقت آن است که رشد %4.9+ در یک روز وسوسه خرید ایجاد میکند، اما تضمینی وجود ندارد که این روند به همین شکل ادامه داشته باشد.
برعکس این گزاره هم صادق است. کاهش قیمت یک سهم نشانه بدی نیست. اگر به این نتیجه رسیدهاید که در یک شرکت موقعیت خوب سرمایهگذاری وجود دارد، اما قیمتش در چند روز گذشته نزولی بوده، معنیاش این نیست که سهام این شرکت را نخرید. یا اگر مالک آن هستید، سهام خود را بفروشید. به خصوص در نخستین ماههای ورود به بورس لازم است خود را از هیجانهای روزانه دور نگه دارید.
3- سهم 1000 تومانی گران و سهم 100 تومانی ارزان نیست
وقتی برای خرید تلفن همراه به بازار میروید، بهسادگی میتوانید قیمت گوشیها را با هم مقایسه کنید و بفهمید گوشی 5 میلیون تومانی گران و گوشی 500 هزارتومانی ارزان است. البته احتمالا میدانید که گرانی یا ارزانی یک گوشی بیدلیل نیست. گوشی گرانتر، بهاحتمالزیاد دستگاه بهتری است.
قیمت هر سهم را فراموش کنید. سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که آیا تمام شرکت به این قیمت میارزد یا نه؟
اما در مورد سهام اساس کار به این سادگی نیست. سهم 1000 تومانی بهتر از سهم 100 تومانی نیست. مثلا شرکت ملي صنايع مس ايران را در نظر بگیرید. این شرکت 12 هزار میلیارد تومان ارزش دارد. شرکت را در قالب 60 میلیارد سهم در بازار عرضه کردهاند. پس قیمت هر سهم 200 تومان است. (ممکن است قیمت امروز متفاوت باشد. این اعداد فقط برای مثال هستند.) اگر این شرکت به 6 میلیارد سهم تقسیم شده بود، قیمت هر برگه سهم 2000 تومان میشد. اما ارزش شرکت ملی مس هیچ تغییری نمیکرد.
قیمت هر سهم را فراموش کنید. سوالی که باید به آن پاسخ دهید این است که آیا این شرکت 12 هزار میلیارد تومان میارزد یا نه؟
4- وقتی سهام یک شرکت را میخرید، آن شرکت را خریدهاید
همانطور که گفتیم در بازار سرمایه، شرکت ملی مس را به 60 میلیون قسمت تقسیم کردهاند و هر کس میتواند یک یا چند قسمت از این شرکت را بخرد. اگر 6 میلیون سهم ملی مس (فملی) بخرید، فقط مالک یک ورق کاغذ نمیشوید. بلکه ده درصد شرکت با تمام داراییها، بدهیها، وجوه نقد، سودها و زیانها، محصولات، موجودی انبار و… از آن شما میشود.
حتی هستند سهامدارانی که قبل از خرید سهم، از شرکت بازدید میکنند. در مورد آن پرسوجو میکنند. راجع به تیم مدیریتی آن اطلاعات جمع میکنند. درست مثل وقتی که میخواهید یک خودروی جدید بخرید. اگر در مورد خودرو تحقیق نکنید، ممکن است خیلی خوششانس نباشید و سرتان کلاه برود.
حالا فرض کنید میخواهید با ده نفر از دوستانتان بهطور شریکی ماشین بخرید. آیا در این حالت یکدهم معمول در مورد این ماشین تحقیق میکنید؟ خیر. شما باز هم مجبورید تمام ماشین را بررسی کنید، گویی میخواهید بهتنهایی آن را بخرید.
در مورد سهام هم وضع به همین شکل است. اگر میخواهید یک برگه از سهام «همراه» را بخرید باید در مورد تمام «شركت ارتباطات سيار ايران» تحقیق کنید. از خود بپرسید آیا «همراه اول» آن شرکتی است که میخواهید مالکش باشید؟
5- هیچ تضمینی وجود ندارد
بزرگترین اشتباه تازهواردها این است که بازار سرمایه را با بازار پول اشتباه میگیرند. آنها فکر میکنند بورس چیزی شبیه به بانک است: «پولت را در بورس میگذاری و سود خوبی میگیری، فقط ممکن است پولت را بخورند!» این تصور بهطور کامل اشتباه است.
در بازار سرمایه، شما پولتان را جایی نمیگذارید. بلکه با پول خود چیزی میخرید که قرار است برایتان کار کند و پول در بیاورد. در این صورت پول شما به امانت دست یک شرکت نیست. شما پول خود را دادهاید و بخشی از یک شرکت را گرفتهاید.
در بازار سرمایه، پول شما به امانت دست یک شرکت نیست. شما پول خود را دادهاید و بخشی از یک شرکت را خریدهاید.
حالا قرار است این شرکت کار کند، سود کند و شما هم سود خود را بردارید. ممکن است شرکت خوب کار کند و ارزش آن در چشم مردم بیشتر شود. در این صورت میتوانید دارایی خود را بفروشید. این بار هم شما پولتان پس نگرفتهاید، سرمایه خود را فروختهاید.
6- در بورس سود نقدی هم وجود دارد
گفتیم که سهام یک شرکت، یعنی بخشی از دارایی آن. اما معنی این حرف این نیست که از بورس نمیتوانید پول نقد دربیاورید. بعضی از مردم فقط چند برگه سهم میخرند و امید دارند که سهام خود را گرانتر از قیمت خرید، بفروشند. حقیقت آن است که باوجود کاهش قیمت سهم، هنوز هم میشود سود کرد.
معمولا در پایان هرسال شرکتها سود خالص خود را محاسبه میکنند و بعد سود هر سهم را به دست میآورند. به این عدد EPS یا Earnings Per Share میگویند. درصدی از این سود (بسته به تصمیم هیئتمدیره) بین سهامداران تقسیم میشود. به این سود، سود تقسیمی (DPS) یا Dividend Per Share میگویند. درواقع شما برای دریافت این سود تقسیمی است که سهم میخرید. گرانشدن خود سهم یک اثر جانبی برای سرمایهگذاری شما است. پس لازم است قبل از خرید بدانید که در طول یک سال چقدر سود دریافت میکنید.
7- سبد خود را متنوع کنید
حتی بزرگترین تحلیلگرها هم در مورد آینده سهمها مطمئن نیستند. آنها وقتی به استخدام شرکتهای سرمایهگذاری درمیآیند، سعی میکنند از سهمهای مختلفی بخرند که ریسک یکدیگر را پوشش میدهند. بهخصوص اگر سهمها از صنایع مختلف انتخاب شوند، ریسک سرمایهگذاری کمتر خواهد بود.
البته توجه کنید که این یک قاعده کلی نیست. در شرایطی خاص ممکن است سرمایهگذاران جذب یک صنعت خاص شوند. مثلا شاید سهام شرکتهای پتروشیمی یا فلزات اساسی را بخرند. اما آنها به امید بازدهی بیشتر، ریسک بیشتری را به جان میخرند.
نکته دیگر این است که متنوعسازی مختلط (سهام از صنایع مختلفی که شرایط متفاوت دارند) تنها یکی از شیوههای متنوعسازی است. سهامداران با روحیههای متفاوت ممکن است انواع دیگر تنوع مثل متنوعسازی عمودی یا افقی را هم انتخاب کنند.
متنوعسازی مختلط تنها یکی از شیوههای متنوعسازی است. سهامداران با روحیههای متفاوت ممکن است انواع دیگر تنوع را انتخاب کنند.
همین که یک سرمایهگذار بجای خرید سهام یک شرکت فولادی، چند شرکت فلزی را در پرتفوی خود قرار میدهد، سبد خود را متنوع کرده است. همینطور سهامداری که شبیه به یک زنجیر از اکتشاف معدن، تا تولید فولاد و حتی خودروسازی و لیزینگ را در سبد خود قرار میدهند تا تمام سود بالادست و پاییندست را در اختیار بگیرند.
این که به چه روشی سبد خود را متنوع کنید به روحیه خودتان بستگی دارد. اما مهم است که یک سیاست برای متنوعسازی داشته باشید.
8- در بورس موارد کمریسک هم وجود دارد
اگر خریدوفروش سهام شغل شما نیست، شاید فرصت نکنید صورتهای مالی شرکتهای مختلف را مطالعه کنید، به محاسبه نسبتهای مالی بپردازید، اخبار شرکتها را بخوانید و بعد از خرید، از پرتفوی خود پاسداری کنید.
اما معنای این حرف این نیست که شما نمیتوانید به بازار سرمایه وارد شوید. موسسههایی وجود دارند که با استفاده از متخصصهای حرفهای، با سرمایهای هنگفت، بهطور تماموقت بازار را زیر نظر گرفتهاند.
اگر کد بورسی گرفتهاید و قصد دارید آنلاین خریدوفروش کنید، میتوانید از صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) استفاده کنید. این صندوقها میتوانند «با درآمد ثابت» یا «صندوق سهام» باشند. طبیعی است که به خاطر ریسک کمتر این واحدها، باید انتظار بازدهی کمتری هم داشته باشید. اما دستکم مطمئن هستید که پول شما در حرارت معاملات سهام تبخیر نخواهد شد.
9- نگاه بلندمدت داشته باشید
بیشتر مردم با نحوه سرمایهگذاری در بانک آشنایی دارند. آنها برای بازدهی بیشتر پول خود را بهصورت یکساله، پنجساله و دهساله در بانک میگذارند. معمولا سود سپرده کوتاهمدت ناچیز است. اما همین آدمها با ورود به بورس توقع دارند در یک ماه بتوانند به سود سالانه بانک برسند.
یک شرکت خوب که بهطور منظم سود تقسیم میکند، در یک دوره 5 تا 10 ساله تمام پولی که سرمایهگذاری کردهاید را بهطور نقدی به شما باز میگرداند. بعد از آن، قیمت سهم هرقدر که شده باشد، از نظر حسابداری سود کردهاید. البته از نظر اقتصادی سود شما باید بیشتر از بهره بانکی باشد. در غیر این صورت میتوانستید با گذاشتن پول در بانک بیشتر سود کنید.
بد نیست یادآوری کنیم که شرکتهای زیانده یا شرکتهایی با سود تقسیمی ناپایدار از این قاعده پیروی نمیکنند.
10- سهام تنها یک مورد سرمایهگذاری است
یک سرمایهگذار هوشمند تمام بازارهای ممکن را زیر نظر دارد. در شرایطی ممکن است بر روی مسکن سرمایهگذاری کند، طلا بخرد یا گاهی با تبدیل کردن دارایی به پول نقد، از خود در مقابل بازار راکد محافظت کند.
بورس روزهای خوب دارد و روزهای بد. خیلی خوب است که بازار بورس را زیر نظر داشته باشیم. اما گاهی میتوانیم موارد سرمایهگذاری بهتری پیدا کنیم. از طرف دیگر بازارهای جایگزین (املاک، پول، کالا و انرژی) بر وضعیت اوراق بهادار تاثیر میگذارند. به همین دلیل تنها با خیره شدن به تابلوی معاملاتی نمیشود به حداکثر هوشمندی دستیافت.
جزئیات خبر
تیم محتوا در این مقاله به شما خواهد گفت که چگونه میتوانید، ارزنده بودن قیمت ابتدایی یک شرکت (قیمت عرضه اولیه) در بورس را تشخیص دهید. با ما همراه باشید.
بهطورکلی شرکتهای تجاری به ۸ دسته تقسیم میشوند:
سهامی عام
سهامی خاص
با مسئولیت محدود
تضامنی
مختلط
غیر سهامی
مختلط سهامی
نسبی، تعاونی
شرکت های چگونه در بورس سودآور شویم؟ سهامی خاص
شرکتهای سهامی خاص شرکتهایی هستند که سرمایهی آن توسط گروه مؤسسین تأمین میگردد و به سهام تقسیمشده است. تعداد سهامداران در آن نباید از سه نفر کمتر باشد.
شرکت های سهامی عام
دسته بعدی شرکتها، شرکتهای سهامی عام هستند که کل سرمایه ثبتشده آن به سهام تقسیمبندی شده و قسمتی از این سهام بین عموم در بازار بورس قابلخرید و فروش میباشد. این دسته شرکتها در بازار بورس نماد معاملاتی منحصربهفردی دارند که معرف نام آن شرکت میباشد.
سهام عرضه اولیه چیست؟
هنگامیکه شرکتی برای اولین بار در بورس پذیرفته میشود و سرمایهگذاران بتوانند سهام آن شرکت را از طریق بورس خریداری کنند، به این کار اصطلاحاً عرضه اولیه گفته میشود.
در این هنگام درصد مشخصی از کل سهام شرکت برای نخستین بار از طریق بورس اوراق بهادار توسط سرمایهگذاران خریداری میشود. تجربه نشان داده که بیش از ۹۰% از عرضه اولیههایی که در بورس انجامشده، سودآور بودهاند.
اما تاریخچه عرضههای اولیه نشان میدهد همیشه این سهام سودآور نیستند. بهعنوانمثال عرضه اولیه سهام هلدینگ دارویی برکت در سال ۹۵.
به همین دلیل همه ما بهعنوان یک فعال در بازار بورس که در طول سال ممکن است با چندین عرضه اولیه با مبالغ متفاوت روبرو شویم مهم است که بدانیم آیا عرضهای که قرار است انجام شود سودآور است یا خیر.
با یک روش تحلیل ساده که در قسمتهای بعدی نشان داده میشود، بیان خواهم کرد که چگونه سهام عرضه اولیه را تحلیل و ارزشگذاری کنید.
هدف ما از تحلیل این است که بازه قیمتی مناسبی را برای سهم پیدا کرده و آن را با بازه قیمتی پیشنهادی شرکت مذکور مقایسه کنیم، اگر بازه قیمتی مناسب از نظر ما پایینتر از بازه پیشنهادی بود، عرضه اولیه ارزش خرید دارد.
بهطورکلی عرضههای اولیه دو دسته میباشند:
عرضه اولیه سبک (زشگزا،اوان)
عرضه اولیه نسبتاً سنگینتر (برکت،پرداخت)
گام های اصلی تحلیل سهام عرضه اولیه
روش تحلیل و ارزشگذاری به اینگونه میباشد که شما باید گامهای زیر را به ترتیب برای بررسی یک سهم عرضه اولیه انجام دهید.
گام اول: بعد از منتشر شدن اطلاعیه عرضه اولیه سهام یک شرکت شما باید صنعت مربوطه و زمینه اصلی فعالیت آن شرکت را بشناسید. به عنوان مثال سهم به پرداخت ملت در صنعت رایانه و فعالیتهای وابسته به آنکه درزمینهٔ فعالیت اصلی این شرکت ارائه پشتیبانی خدمات پرداخت میباشد.
گام دوم: در گام دوم شما باید شرکتهایی که دقیقاً فعالیت مشابه آن سهم عرضه اولیه را دارند شناسایی کرده و وارد گام بعدی شوید. به عنوان مثال برای سهم به پرداخت ملت شرکتهای مشابه آپ، رکیش، رتاپ را داریم.
گام سوم: در این گام شما باید P\E سهام شناسایی شده، که زمینه فعالیت مشابهی با سهام عرضه اولیه دارند را یادداشت کرده و میانگین را حساب کنید.
گام چهارم(نتیجهگیری): با توجه به سود ساختهای که شرکت از قبل در کدال منتشر کرده و بر روی تابلو بازار بورس درجشده و نسبت پی بر ای میانگینی که به دست آوردیم بازه قیمتی مناسب را پیدا میکنیم.
تحلیل عرضه اولیه هلدینگ دارویی برکت با نماد برکت:
این شرکت در صنعت دارو با زمینه فعالیت سرمایهگذاری درزمینهٔ دارو میباشد که با شرکتهایی نظیر دسبحا (گروه دارویی سبحان)، تیپیکو (دارویی تأمین)، والبر (هلدینگ دارویی البرز) همگروه میباشد.
همانطور که میدانید سهام برکت در تاریخ ۱۷بهمنماه سال ۹۵ در بازار بورس منتشر شد، اعداد و ارقامی که برای نسبت پی بر ای استفاده کردیم مربوط به همان تاریخ میباشد.
گروه دارویی سبحان با نسبت ۵٫۱۸ = P/E
هلدینگ دارویی البرز با نسبت ۴٫۵۸
گروه دارویی تأمین با نسبت ۵٫۳۰ = P/E
حال میگوییم سهام دارویی برکت باید با قیمتی بازگشایی شود که نسبت پی بر ای آن از ۴٫۹ بیشتر نشود.
قیمت پیشنهادی بازگشایی در اطلاعیه این شرکت ۲۲۰۰-۲۴۲۰ ریال و سود اعلام شده شرکت درآن بازه زمانی ۲۸۰ ریال بوده است.
به عبارتی دیگر هلدینگ دارویی برکت با نسبت ۸٫۶۴ در بازار بازگشایی شد که این عدد بسیار بالاتر از میانگین بهدستآمده(۴٫۹) میباشد و بههیچعنوان ارزش خرید ندارد.
شما با تحلیل ساده بالا متوجه شدید این عرضه اولیه بسیار گران است و به طبع سابقه معاملاتی این سهم در تابلو بازار بورس نشان میدهد که قیمت سهم بعد از عرضه شروع به ریزش کرده است.
تحلیل عرضه اولیه شرکت به پرداخت ملت با نماد پرداخت:
این شرکت در صنعت رایانه با زمینه فعالیت ارائه خدمات پرداخت میباشد که با شرکتهایی نظیر آپ(آسان پرداخت پرشین)، رتاپ (تجارت الکترونیک پارسیان)، رکیش (کارت اعتباری ایران کیش) همگروه میباشد.
همانطور که میدانید سهام پرداخت در تاریخ ۲۴تیرماه سال ۹۶ در بازار بورس منتشر شد، اعداد و ارقامی که برای نسبت پی بر ای استفاده کردیم مربوط به همان تاریخ میباشد.
آسان پرداخت پرشین با نسبت ۹٫۵۲ = P/E
کارت اعتباری ایران کیش نسبت ۷٫۹۴
تجارت الکترونیک با نسبت ۷٫۰۲ = P/E
حال میگوییم سهام به پرداخت ملت باید با قیمتی بازگشایی شود که نسبت پی بر ای آن از ۸٫۱۶ بیشتر نشود.
قیمت پیشنهادی بازگشایی در اطلاعیه این شرکت ۱۶۶۷۰-۱۷۵۰۰ ریال و سود اعلامشده شرکت در آن بازه زمانی ۲۶۸۹ریال بوده است.
بهعبارتیدیگر سهم به پرداخت ملت با نسبت ۶٫۵ در بازار بازگشایی شد که این عدد پایینتر از میانگین بهدستآمده(۸٫۱۶) میباشد و ارزش خرید دارد.
با بررسی سابقه معاملاتی این شرکت در تابلو بازار بورس، متوجه ارزنده بودن قیمت عرضه میشویم.
نتیجه گیری
امیدوارم این مقاله به شما کمک کند، چنانچه قصد خرید سهام عرضه اولیه را دارید سرمایه تان را وارد سهامی کنید که ارزش خرید دارند.