روانشناسی چرخه های بازار چیست؟

روانشناسی چرخه های بازار
روانشناسی بازار ایده ای است که حرکات یک بازار را منعکس می کند ، وضعیت احساسی شرکت کنندگان در آن دیده می شود . این یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است ، یک حوزه بین رشته ای است که عوامل مختلف قبل از تصمیمات اقتصادی را مورد بررسی قرار می دهد.
بسیاری معتقدند احساسات نیروی محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی هستند. و این که نوسان کلی احساسات سرمایه گذاران چیزی است که چرخه های به اصطلاح روانی بازار را ایجاد می کند.
به طور خلاصه ، احساسات بازار احساس کلی است که سرمایه گذاران و معامله گران در مورد عملکرد قیمت دارایی دارند. هنگامی که احساسات بازار مثبت است و قیمت ها به طور مداوم در حال افزایش هستند ، گفته می شود که روند صعودی وجود دارد (اغلب به عنوان بازار گاو نامیده می شود ). هنگامی که قیمت ها به طور مداوم کاهش می یابد ، برعکس ، بازار خرس نامیده می شود .
بنابراین ، احساسات از دیدگاه ها و احساسات فردی همه معامله گران و سرمایه گذاران در یک بازار مالی تشکیل شده است. راه دیگر برای بررسی آن ، به طور متوسط احساس کلی شرکت کنندگان در بازار است.
اما ، مانند هر گروه دیگری ، هیچ نظر واحدی کاملاً غالب نیست. بر اساس نظریه های روانشناسی بازار ، قیمت دارایی به طور مداوم در پاسخ به احساسات کلی بازار تغییر می کند ، که این نیز پویا قابل تغییر است. و در غیر این صورت ، انجام یک تجارت موفق بسیار دشوارتر خواهد بود.
در عمل ، وقتی بازار بالا می رود ، احتمالاً به دلیل بهبود نگرش و اعتماد در میان معامله گران است. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود. به نوبه خود ، افزایش تقاضا ممکن است نگرش حتی قوی تری را ایجاد کند. به طور مشابه ، روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساس منفی دارد که تقاضا را کاهش داده و عرضه موجود را افزایش می دهد.
روانشناسی چرخه های بازار
چگونه احساسات در چرخه های بازار تغییر می کنند؟
روند صعودی
همه بازارها چرخه های گسترش و انقباض را پشت سر می گذارند. وقتی بازار در مرحله توسعه است (بازار گاو نر) ، جو خوش بینی ، اعتقاد و حرص و طمع وجود دارد. به طور معمول ، اینها احساسات اصلی هستند که به یک فعالیت خرید قوی منجر می شوند.
مشاهده یک نوع اثر چرخه ای یا عقب گرد در چرخه های بازار کاملاً متداول است. به عنوان مثال ، احساسات با افزایش قیمت ها مثبت تر می شود ، که باعث می شود احساسات مثبت تر شوند و بازار را حتی بالاتر برانند.
گاهی حس حرص و طمع و اعتقاد قوی به گونه ای بازار را فرا می گیرد که حباب مالی ایجاد می شود. در چنین سناریویی ، بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی می شوند ، ارزش واقعی را از دست می دهند و دارایی را خریداری می کنند ، زیرا معتقدند روند صعودی بازار ادامه خواهد داشت.
آنها به امید کسب سود حریص و بیش از حد تحت فشار بازار قرار می گیرند. با افزایش بیش از حد قیمت ، صعود محلی ایجاد می شود. به طور کلی ، این به عنوان نقطه حداکثر ریسک مالی در نظر گرفته می شود.
در برخی موارد ، به دلیل فروختن تدریجی دارایی ها ، بازار برای مدتی دچار یک حرکت جانبی می شود. این مرحله به عنوان مرحله توزیع نیز شناخته می شود. با این حال ، برخی از چرخه ها مرحله توزیع مشخصی ندارند و روند نزولی بلافاصله پس از رسیدن به نقطه بالا شروع می شود.
روند نزولی
هنگامی که بازار شروع به تغییر می کند ، روحیه سرخوشی به سرعت می تواند به خود ارضایی تبدیل شود ، زیرا بسیاری از معامله گران از این باور نیستند که روند صعودی به پایان رسیده است. با کاهش قیمت ها ، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت می کند. اغلب شامل احساس اضطراب ، انکار و وحشت است.
در این زمینه ، ما ممکن است اضطراب را به عنوان لحظه ای که سرمایه گذاران شروع به پرسیدن دلیل کاهش قیمت می کنند ، توصیف کنند که به زودی به مرحله انکار منتهی می شود. دوره انکار با احساس عدم پذیرش مشخص می شود. بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های از دست رفته خود را حفظ کنند ، یا به این دلیل که “فروش دیر شده است” یا به این دلیل که می خواهند باور کنند “بازار به زودی باز می گردد”.
اما با کاهش بیشتر قیمت ها ، موج فروش قوی تر می شود. در این مرحله ، ترس و وحشت اغلب منجر به چیزی می شود که به آن تسلیم بازار می گویند (هنگامی که دارندگان تسلیم می شوند و دارایی های خود را نزدیک به سطح پایین می فروشند).
در نهایت ، با کاهش نوسانات و تثبیت بازار ، روند نزولی متوقف می شود . به طور معمول ، قبل از اینکه بار دیگر احساس امید و خوش بینی ظاهر شود ، بازار حرکت های جانبی را تجربه می کند. چنین دوره جانبی به عنوان مرحله تجمع نیز شناخته می شود.
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟
با فرض اینکه نظریه روانشناسی بازار معتبر است ، درک آن ممکن است به معامله گر کمک کند تا در مواقع مطلوب تری از موقعیت ها وارد و خارج شود. نگرش کلی بازار معکوس است: لحظه بالاترین فرصت مالی (برای خریدار) معمولاً زمانی فرا می رسد که اکثر مردم ناامید هستند و بازار بسیار پایین است. در مقابل ، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب زمانی رخ می دهد که اکثریت شرکت کنندگان در بازار سرخوشی و اعتماد به نفس بیش از حد دارند.
بنابراین ، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی می کنند احساس بازار را بخوانند تا مراحل مختلف چرخه های روانی آن را تشخیص دهند. در حالت ایده آل ، آنها از این اطلاعات برای خرید هنگام وحشت (قیمت پایین تر) و فروش در صورت وجود حرص و طمع (قیمت های بالاتر) استفاده می کنند. اما در عمل ، تشخیص این نقاط مطلوب به ندرت کار آسانی است. آنچه ممکن است به نظر برسد ، محلی ممکن است نتواند نگه داشته شود و حتی به پایین ترین سطح نیز منجر شود.
روانشناسی چرخه های بازار
تجزیه و تحلیل فنی و روانشناسی بازار
به راحتی می توان چرخه های بازار را مرور کرد و تشخیص داد که چگونه روانشناسی کلی تغییر کرده است. تجزیه و تحلیل داده های قبلی بدیهی می سازد که چه اقدامات و تصمیماتی می تواند بیشترین سود را داشته باشد.
با این حال ، درک اینکه بازار چگونه در حال تغییر است بسیار دشوارتر است – و حتی پیش بینی آنچه در آینده اتفاق می افتد بسیار سخت تر است. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (TA) پیش بینی می کنند بازار به کجا می رود.
به یک معنا ، ممکن است بگوییم که شاخص های TA ابزارهایی هستند که ممکن است هنگام تلاش برای اندازه گیری وضعیت روانی بازار استفاده شوند. به عنوان مثال ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است نشان دهد که دارایی به دلیل احساس مثبت مثبت بازار (به عنوان مثال ، حرص و طمع بیش از حد) بیش از حد خریداری شده است.
MACD نمونه دیگری از یک شاخص است که ممکن است مورد استفاده به نقطه مراحل مختلف روانی از یک چرخه بازار است. به طور خلاصه ، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشان دهد که حرکت بازار در حال تغییر است (به عنوان مثال ، نیروی خرید در حال ضعیف شدن است).
بیت کوین و روانشناسی بازار
بازار بیت کوین در سال 2017 نمونه بارزی از تأثیر روانشناسی بازار بر قیمت ها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر ، بیت کوین از تقریباً 900 دلار به بالاترین حد خود در 20000 دلار رسید. در طول صعود ، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر شد. هزاران سرمایه گذار جدید با هیجان بازار گاو همراه شدند. FOMO ، خوش بینی بیش از حد و حرص و طمع به سرعت قیمت ها را بالا برد – تا زمانی که چنین نشد.
تغییر روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد. اصلاح زیر بسیاری از متخلفان متخلف را با خسارات قابل توجهی روبرو کرد. حتی هنگامی که روند نزولی از قبل برقرار شده بود ، اعتماد به نفس کاذب و خود راضی باعث شد بسیاری از مردم بر HODLing اصرار کنند .
چند ماه بعد ، احساسات بازار بسیار منفی شد زیرا اعتماد سرمایه گذاران به پایین ترین حد خود رسید. FUD و وحشت باعث شد بسیاری از کسانی که نزدیک به بالا خرید می کردند نزدیک به پایین بفروشند و متحمل ضررهای زیادی شوند. برخی از مردم از بیت کوین ناامید شدند ، اگرچه این فناوری اساساً یکسان بود. در واقع ، به طور مداوم در حال بهبود است.
سوگیری های شناختی
سوگیری های شناختی الگوهای فکری متداولی هستند که اغلب باعث می شوند انسانها تصمیمات غیر منطقی بگیرند. این الگوها می توانند هم معامله گران منفرد و هم بازار را تحت تأثیر قرار دهند. چند نمونه رایج عبارتند از:
- سوگیری تأیید: تمایل به ارزش گذاری بیش از حد اطلاعاتی که اعتقادات خود را تأیید می کند ، در حالی که اطلاعاتی را که بر خلاف آنها است نادیده گرفته یا رد می کنیم. به عنوان مثال ، سرمایه گذاران در بازار گاو ممکن است تمرکز بیشتری بر اخبار مثبت داشته باشند ، در حالی که از اخبار بد یا نشانه هایی که روند بازار در حال معکوس شدن است چشم پوشی می کنند.
- بیزاری از ضرر: تمایل متداول انسانها برای ترس روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ از ضررها بیشتر از آنکه از دستاوردها لذت ببرند ، حتی اگر سود مشابه یا بیشتر باشد. به عبارت دیگر ، درد از دست دادن معمولاً دردناکتر از لذت بردن است. این امر ممکن است باعث شود تا معامله گران فرصت های خوبی را از دست بدهند یا در دوره های تسلیم شدن بازار از فروش وحشت کنند .
- اثر وقف: این تمایل افراد برای ارزش گذاری بیش از حد چیزهایی است که متعلق به آنهاست ، فقط به این دلیل که مالک آن هستند. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار که صاحب یک کیسه ارز رمزنگاری شده است ، به احتمال زیاد معتقد است که ارزش آن بیشتر از یک بدون سکه است.
کلام پایانی
اکثر معامله گران و سرمایه گذاران معتقدند که روانشناسی بر قیمت و چرخه های بازار تأثیر دارد. اگرچه چرخه های بازار روانشناختی به خوبی شناخته شده است ، اما برخورد با آنها همیشه آسان نیست. از شیدایی لاله هلندی در دهه 1600 تا حباب dotcom در دهه 90 ، حتی معامله گران ماهر تلاش کرده اند نگرش خود را از احساسات کلی بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با مشکل درک نه تنها روانشناسی بازار بلکه همچنین روانشناسی خود و نحوه تأثیر آن بر روند تصمیم گیری آنها روبرو هستند.
آشنایی با چرخه بازار (Market Cycle)
ماهیت بازارها چرخهای است. چرخهها میتوانند باعث شوند بعضی کلاسهای دارایی نسبت به بقیه بهتر عمل کنند. در بعضی دیگر از چرخهها ممکن است به دلیل تغییر در شرایط بازار، همین داراییها نسبت به بقیه روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ بدتر عمل کنند. در ادامه مطلب بیشتر در این باره بحث خواهیم کرد.
براساس ایده روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle)، تحرکات یک بازار بیانگر (یا تحت تاثیر) وضعیت اساسی شرکت کنندگان و حاضرین در آن بازار است. روانشناسی چرخه بازار یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است؛ موضوعی بِینارشته ای که به بررسی عوامل گوناگون تاثیرگذار بر تصمیمات اقتصادی می پردازد. بسیاری بر این باورند که احساسات، محرک اصلیِ پشت پرده تغییرات بازارهای مالی هستند؛ یعنی احساساتِ سرمایه گذار باعث ایجاد چرخه های روانشناختی بازار می شود.
احساسات سرمایه گذاران و معامله گران درباره تحرکات قیمتِ یک دارایی در این زمینه اهمیت دارد. وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت ها رو به بالا حرکت می کنند و بازار به اصطلاح گاوی (bull market) می شود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (bear market) است. این احساسات ترکیبی از دیدگاه ها و حالت های فردی همگان است و دیدگاه هیچ فرد یا گروه خاصی غالب نیست؛ پس قیمت دارایی ها در پاسخ به احساسات کلی بازار تغییر می کند که امر پویایی است.
چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟
در ادامه پاسخ به سؤال چرخه بازار (Market Cycle) چیست؟ باید به موارد کلیدی ذیل اشاره کنیم:
- چرخه به روندها یا الگوهایی اشاره می کند که در محیط های مختلف تجاری ظاهر می شوند.
- چارچوب زمانی چرخه بازار اغلب برای هر فرد بسته به گرایش ها و اهدافی که به دنبال شان است، متفاوت خواهد بود.
- یک چرخه بازار اغلب دارای چهار فاز مجزا از یکدیگر است.
- تقریباً امکان شناسایی فاز چرخه بازاری که هم اکنون داخل آن قرار داریم، غیرممکن است.
- در مراحل مختلف یک چرخه بازار کامل، ارزهای دیجیتال مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی دارند.
نحوه کارکرد چرخه بازار
زمانی چرخه های بازار نو در یک بخش از صنعت به وجود می آیند که روندهایی در پاسخ به نوآوری های معنی دار، تولیدات جدید یا تغییرات محیط نظارتی ایجاد شوند. این چرخه ها یا روندها اغلب سکولار نامیده می شوند. در طول این دوره ها، درآمد و سود خالص ممکن است الگوهای رشد مشابهی را در بین بسیاری از شرکت های ارز دیجیتال که اغلب ماهیت چرخه ای دارند نشان دهد.
عمدتاً تعیین چرخه بازار مادامی که به وقوع نپیوسته باشد بسیار دشوار است و به ندرت دارای یک نقطه شروع یا پایان مشخص و واضح هستند که در نتیجه منجر به سردرگمی یا اختلاف نظر در مورد ارزیابی سیاست گذاری ها و راهبردها می شود. با این وجود اما اکثر کارکشتگان بازار معتقدند که نقاط شروعی و انتهایی چرخه بازار وجود دارند. از این رو، بسیاری از سرمایه گذاران راهبردهای سرمایه گذاری را دنبال می کنند که هدف آنها سودآوری از طریق تجارت رمزارزها قبل از تغییرات جهت چرخه بازار است. همچنین، ناهنجاری هایی در بازار کریپتو وجود دارند که نمی توان آنها را توجیه کرد، با این وجود سال به سال رخ می دهند.
چرخه بازار -با توجه به بازار مورد نظر- می تواند از چند دقیقه تا چند سال به درازا بکشد؛ چراکه بازارهای زیادی برای بررسی وجود دارند و افق های زمانی برای تجزیه و تحلیل آنها محدود هستند. حرفه های مختلف جنبه های گوناگون دامنه را بررسی خواهند کرد؛ یک تریدر روزانه ممکن است به نمودرهای پنج دقیقه ای نگاه کند، در حالی که یک سرمایه گذار در بخش املاک ممکن است چرخه 20 ساله بازار را مورد بررسی قرار دهد.
نحوه کارکرد چرخه بازار
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی چرخه بازار استفاده می کنند؟
اگر نظریه روانشناسی بازار را درست و معتبر بدانیم، پس شناخت آن برای ورود و خروج از موقعیت های سرمایه گذاری در زمان مطلوب، به معامله گر کمک می کند. رویکرد کلی بازار برعکس است: بهترین فرصت های سرمایه گذاری (برای خریدار) در زمان هایی به وجود می آیند که اکثر مردم ناامید ند و بازار راکد است. درمقابل، بیشترین ریسک های مالی هم وقتی ایجاد می شود که اکثریت شرکت کنندگان در بازار بیش ازحد خوش بین و سرمست هستند.پس برخی معامله گران و سرمایه گذاران احساسات بازار را برای شناسایی مراحل چرخه روانشناسی مطالعه می کنند. اگر ایده ال عمل کنند، می توانند از این اطلاعات برای خرید در زمان غلبه ی ترس بر بازار (کاهش قیمت ها) و فروش در زمان بالارفتن قیمت استفاده کنند. شناسایی این نقاط چندان کار سختی نیست.
سوگیری های شناختی و تاثیر آن ها بر چرخه بازار
سوگیری های شناختی الگوهای رایج فکری هستند که باعث می شوند انسان تصمیم های غیرمنطقی بگیرد. این الگوها بر معامله گران و همچنین بازار تاثیر می گذارند. چند نمونه از آن ها را در زیر می بینید:
سوگیری تاییدی
در این حالت فرد تمایل دارد اطلاعاتی که باورهای خود او را تایید می کنند موردتوجه قرار دهد. مثلاً سرمایه گذار در یک بازار گاوی تنها به اخبار مثبت توجه می کند و اخبار و نشانه های منفی را نادیده می گیرد.
زیان گریزی
تمایل انسان به ترس از زیان به جای لذت بردن از سود، حتی اگر سود از زیان بیشتر باشد. به عبارت دیگر، رنج زیان دیدن از لذت کسب سود بیشتر است. همین باعث ازدست رفتن فرصت ها در دوره تسلیم بازار می شود.
سوگیری برخورداری
تمایل افراد به ارزش گذاری بیش از حد آنچه که دارند، تنها چون مال آن هاست. مثلاً فردی که رمزارزهای زیادی دارد، نسبت به فردی که هیچ رمزارزی ندارد، ارزش آن مقدار را بسیار فراتر از ارزش واقعی شان درنظر بگیرد.
انواع چرخه بازار
چرخه بازار عموماً دارای چهار مرحله (فاز) است. در مراحل مختلفِ یک چرخهِ کاملِ بازار، اوراق بهادار مختلف به نیروهای بازار واکنش متفاوتی نشان روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ می دهند. به عنوان مثال، در طول جهش بازار، کالاهای لوکس تمایل دارند که عملکرد بهتری از خود نشان دهند؛ چراکه مردم برای خرید قایق های تفریحی و موتورسیکلت های هارلی دیویدسون احساس راحتی بیشتری می کنند. در مقابل، در زمانه نزول بازار، صنایعی که مربوط به زندگی روزانه و معمولی مردم هستند، عملکرد بهتری از خود نشان می دهند، دلیل این امر این است که مردم در هنگام نزول بازار مصرف خمیر دندان و دستمال توالت خود را کاهش نمی دهند!
چهار مرحله یک چرخه بازار شامل مراحل انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی است:
1. فاز انباشتگی
انباشت پس از به کف رسیدن قیمت ها در بازار اتفاق می افتد و افراد خبره و معمولی -با توجه به اینکه بدترین دوران پشت سر گذاشته شده شروع به خرید می کنند.
2. فاز صعودی
این فاز زمانی اتفاق می افتد که بازار برای مدتی ثابت بوده و از نظر قیمت بالاتر از سطح مورد نظر حرکت می کند.
3. فاز توزیع
فروشندگان با رسیدن سهام به بالاترین حد خود شروع به تسلط در بازار می کنند.
4. فاز نزولی
روند نزولی زمانی رخ می دهد که قیمت سهام در حال سقوط باشد.چرخه های بازار با تکیه بر قیمت اوراق بهادار و سایر مبناها به عنوان معیار سنجش رفتار چرخه ای، شاخص های بنیادی و فنی (نموداری) را در نظر می گیرند. برخی از این نمونه ها شامل چرخه تجاری، چرخه های نیمه هادی/سیستم عاملی درحوزه فناوری و حرکت سهام های حساس مالی با نرخ بهره هستند.
بازار گاوی به چه نوع بازاری گفته می شود؟
به طور کلی، زمانی می توان گفت بازار گاوی شده که قیمت سهام یا ارز دیجیتال در یک شاخص حداقل 20 درصد از افت قبلی افزایش بیابد. بازارهای گاوی نیز به عنوان یک بازه زمانی مشخص می شوند که طی آن قیمت رمزارز در حال افزایش است. بازار گاوی معمولاً نشان دهنده اقتصاد قوی و اعتماد بالای سرمایه گذاران است. وقتی سرمایه گذاران اطمینان کافی داشته باشند، تقاضا برای خرید رمزارز افزایش می یابد و در نتیجه بازارها نیز به طور کلی روندی صعودی را در پیش می گیرند.
بازار خرسی به چه نوع بازاری گفته می شود؟
بازار خرسی برعکس بازار گاوی است و به طور کلی به بازه زمانی ای اطلاق می شود که (ارزش) رمزارز در حال سقوط است. به طور کلی، زمانی می توان اذعان کرد بازار خرسی است که قیمت شاخص 20 درصد یا بیشتر از بالاترین سطح قبلی کاهش یابد؛ بازار خرسی (نزولی) اغلب پس از بازار صعودی (گاوی) رخ می دهد.در طول بازار خرسی، سرمایه گذاران عموماً به آینده بازار بدبین هستند و به بازار کریپتو اطمینان ندارند و ممکن است به دنبال فروش سرمایه گذاری خود و نگهداری پول به صورت نقدی باشند. این عدم تقاضای سرمایه گذاران می تواند منجر به فروش بیش از اندازه در بازار و ایجاد روند نزولی بازارها شود.
هنگامی که قیمت های بازار به طور فزآینده ای بی ثبات می شود (همان طور که ما معتقدیم در سال 2018 این اتفاق به کرات افتاد)، ممکن است فکر کنید بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل شده است. اما ما معتقدیم که این بی ثباتی احتمالاً اصلاح بازار باشد و نه تبدیل شدن بازار به بازار خرسی.
اصلاح بازار
در ادامه مبحث چرخه بازار هنگامی که به بازارهای صعودی و نزولی رسیدیم، با عبارت جدیدی به نام اصلاح بازار برخورد کردیم. معمولاً، اصلاح بازار زمانی رخ می دهد که قیمت ارزهای دیجیتال، قیمت های سهام و اوراق بهادار 10 درصد یا بیشتر از بالاترین قیمت قبلی کاهش می یابند. به یاد بیاورید، ما زمانی می گوییم بازار خرسی یا نزولی شده است که قیمت ها 20 درصد یا بیشتر افت کنند. این اتفاق در ماه های پس از بحران مالی سال 2008 و 2009 رخ داد؛ درست زمانی که برخی از سهام تقریباً 50 درصد ارزش خود را از دست دادند.
اصلاح بازار چیزی نیست که سرمایه گذاران باید از آن هراس داشته باشند. به دنبال بحران مالی جهانی، ما یکی از طولانی ترین بازارهای گاوی (صعودی) تمام تاریخ را در بازار سهام پشت سر گذاشتیم، از این رو سرمایه گذاران نباید از بازارهای خرسی نیز واهمه داشته باشند.اصلاح بازار و بازارهای نزولی هر دو بخشی از چرخه بازار هستند، بنابراین این مفاهیم را در نظر داشته باشید و اگر بازارها افت شدیدی پیدا کردند و شما تمایل به فروش داشتید، بدانید که بازار گاوی خوبی در انتظار شما است.
نوسانات بازار
یکی دیگر از مباحثی که در چرخه بازار به آن برمی خوریم، نوسان بازار است. به طور کلی، نوسانات بازار میزان انحراف از قیمت متوسط را می سنجد. به عبارت ساده تر، نواسانات بازار همان تغییر قیمت اوراق بهادار در طول زمان است.در مورد سرمایه گذاری هایی مانند سهام، اوراق قرضه، ETF و رمزارزها و غیره، نوسان عاملی است که برای سنجش ارزش دارایی در یک بازه زمانی معین در مقایسه با میانگین شاخص مورد استفاده قرار می گیرد. هرچه قیمت دارایی بیشتر تحرک داشته باشد، نوسان آن بیشتر در نظر گرفته می شود.
عموماً، قیمت یک رمزارز نسبت به اوراق قرضه، ETF و وجوه مدیریت شده (طرح های سرمایه گذاری جمعی) ناپایدارتر خواهد بود. این موضوع به این دلیل است که سهام توسط یک شرکت واحد منتشر می شود و عوامل زیادی در داخل و خارج از شرکت می توانند بر نحوه عملکرد آن شرکت تأثیر بگذارند.نوسانات بازار لزوماً نگران کننده نیستند، اما باید از میزان نوساناتی (یعنی میزان ریسکی) که می توانید کنترل کنید آگاه باشید. یکی از بدترین کارهایی که می توانید در مورد سرمایه خود انجام دهید این است که هنگام نوسانات بازار رمزارز یا سهام خود را بفروشید یا در زمانی که مناسب فروش است، خرید کنید.
سخن پایانی
وقتی احساسات بازار مثبت باشد، قیمت ها رو به بالا حرکت می کنند و بازار به اصطلاح گاوی (Bull market) می شود. وقتی هم احساسات منفی شوند و بازار رو به پایین برود، بازار خرسی (Bear market) است.همه بازارها وارد چرخه های انبساط و انقباض می شوند. وقتی بازاری وارد مرحله انقباض (بازار گاوی) می شود، جوّی از خوش بینی، باور و طمع به وجود می آید. این ها احساساتی هستند که منجر به خرید گسترده می شوند.
گاهی احساس طمع و باور بیش ازحد به بازار ارز دیجیتال باعث ایجاد حباب قیمتی می شود. در این حالت سرمایه گذاران منطق خود را ازدست داده و بدون توجه به ارزش واقعی رمزارزها آن ها را خریداری می کنند. در این شرایط قیمت به شدت رو به بالا می رود و به نقطه ی حداکثر ریسک مالی می رسد.لازم به ذکر است که هیچ وقت نمی توان مشخص کرد که ما در حال حاضر در یک چرخه بازار قرار داریم. این تحلیل تنها بعد از رخ دادن چرخه قابل انجام است. چرخه های بازار به ندرت نقطه شروع و پایان مشخصی دارند. در واقع ما در زمان جاری، یک دیدگاه بسیار جانب دارانه نسبت به وضعیت بازار مالی داریم.
خلاصه کتاب تسلط بر چرخه بازار اثر هاوارد استنلی مارکس
دانستن، قدرت است. این قانونی نانوشته و بسیار مهم است که هر تاجر موفقی درستی آن را تایید میکند. خواندن کتاب، رمز سالها پیروزی و علت بارها شکست را به رایگان در اختیار ما قرار میدهد. خلاصهها هم چنین خاصیتی دارند. مرور خلاصه کتابها که با گلچین کردن بهترین مطالب یک نویسنده به دست میآیند میتواند به شکلی موثر و مفید راهگشای افراد جستجوگر و پر مشغله باشد. در این بخش از خانه سرمایه به سراغ کتاب «تسلط بر چرخه بازار» میرویم و به تماشای موضوعهای دستچین شده از لابهلای صفحههای آن مینشینیم. با ما همراه باشید.
فهرست این مقاله
چرا باید این کتاب را بخوانیم؟
- با مطالعه این کتاب به درکی درست از چرخههای بازار میرسید.
- این کتاب به شما کمک میکند تا بتوانید جایگاه کنونی خود را در چرخه بازار بورس پیدا کرده و جایگاه آیندهتان را پیشبینی کنید.
- با تاثیر افزایش یا کاهش قیمتها بر عملکرد بازار آشنا خواهید شد.
- میآموزید که چرا سرمایهگذاران باید برخلاف جریان مالی شنا کنند.
- متوجه میشوید که چرا به دنبال ترقی، ورشکستگی اتفاق میافتد.
- درک خواهید کرد که چرا بازارهای بدون ریسک، پرریسکترین نوع بازارها هستند.
- بهترین راهها را برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار برتر خواهید آموخت.
چه کسی کتاب تسلط بر چرخه بازار را نوشته است؟
«هاوارد استنلی مارکس» (Howard Stanley Marks) نویسنده کتاب «تسلط بر چرخه بازار» (Mastering the Market Cycle: Getting the Odds on Your Side) یکی از موفقترین سرمایهگذاران وال استریت است. او در این کتاب با توضیح کاربردی منطق پنهان در روند بازار بورس و بیان تجربهها و تجزیه و تحلیلهایش از فراز و فرود این بازار، سرمایهگذاران را به سمت کسب سود بیشتر هدایت میکند.
چرخه بازار چیست؟ آیا راهی برای شناسایی و پیشبینی آن وجود دارد؟
شما چه تعریفی از چرخهها دارید؟ شاید بتوان تبدیل شدن روز به شب یا تغییر منظم فصلها را یکی از آشناترین چرخههای طبیعی در جهان نامید. همیشه بعد از پایان شب، روز پدیدار میشود و بعد از گذر زمستان، پذیرای بهار هستیم. هیچ چیزی قدرت بر هم زدن این نظم طبیعی را ندارد. به همین دلیل، ما میتوانیم ثانیههای زندگیمان را با نظم این چرخهها هماهنگ کنیم و به راحتی جایگاه خود را در میان این چرخهها بیابیم. چرخههای بازارها و نظامهای اقتصادی به اندازه غروب خورشید یا گردش فصلها پیشبینی پذیر نیستند. اما این بدان معنا نیست که وجود ندارند. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنیم.
تصور کنید سرعت چرخش زمین به دور خورشید، غیرقابل پیشبینی بود؛ یعنی گاهی سرعت مدارش افزایش پیدا میکرد و گاهی آهستهتر از همیشه به پیش میرفت. در آن صورت، هیچ پیشبینی قطعی در مورد زمان تبدیل شدن شب به روز و برعکس وجود نداشت. کارکرد چرخههای بازار نیز به همین شکل است. هیچ راه قطعی برای پیشبینی زمان فرارسیدن رونق مثبت بازار یا از میان رفتن رکود منفی آن وجود ندارد. گاهی چشمانداز بلندمدت بازار، روشن و آفتابی است. اما در این میان، روزهای ابری و طوفانی نیز بر سر راهش قرار میگیرند. شاید نظرهای دقیق و پیشبینیهای محکم و قاطع، جایی در چرخههای اقتصادی و بازار نداشته باشند اما همیشه میتوان این روند را از نظر «تمایل» مورد بررسی قرار داد.
اجازه بدهید قبل از هر کاری، تمایل را با هم تعریف کنیم. به مجموعهای از حدس و گمانها و محاسباتی که یک سرمایهگذار مطلع در مورد وقوع یک احتمال انجام میدهد، «تمایل» میگویند. مثلا پس از رونق بازار، زمانی که قیمتها تا سطح ناپایداری افزایش یافتهاند و خوشبینی سرمایهگذار در اوج خود است، تقریبا رکود رخ خواهد داد. اینکه این رکود دقیقا چه زمانی روی میدهد و چقدر شدید خواهد بود، کاملا پیشبینیناپذیر است. اما این بدان معنا نیست که سرمایهگذار به هنگام روبهرو شدن با حباب نمیتواند وضعیت پورتفولیوی خود را برای پیشبینی این رکود تعیین کند.
زمان چه تاثیری در چرخههای بازار بورس میگذارد؟
اما چگونه میتوان از عملکرد چرخههای بازار سردرآورد؟ چرخشی بودن امور مالی بیشباهت به تاریخ نیست. به قول «مارک تواین» (Mark Twain)، نویسنده و طنزپرداز آمریکایی، «تاریخ خودش را تکرار نمیکند اما قافیههایی مشابه میسازد.» به عبارت دیگر، درست است که وقایع، دقیقا به همان شکل گذشته تکرار نمیشوند اما الگوی مشابهی در میان همه آنها وجود دارد. شاید بهترین نمونه در این مورد، حباب «دات کام» و ماجرای رکود ناگهانی بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۲ باشد.
در اواسط دهه ۱۹۹۰، استفاده از اینترنت در ایالاتمتحده شدت گرفت. اینترنت اختراعی بود که انتظار میرفت فرصتهای زیادی را برای کسب منافع مالی خلق کند. سرمایهگذاران مخاطرهپذیر خیلی زود سرمایهگذاری در شرکتهای آنلاینی را آغاز کردند که مثل قارچ از همهجا سبز شده بودند. در حقیقت، امید اندکی برای سوددهی واقعی اغلب آنها وجود داشت. طی این هیجان عمومی، قیمت سهام به شکل بیسابقهای بالا رفت. چون طبق گزارشها صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهآمیز، سود سهبرابر داشتند. این امر موجب جذب سرمایه بیشتر شد و خیلی زود تعداد بسیار زیادی از شرکتهای آنلاین به وجود آمدند. حباب شکل گرفته بود. اغلب این شرکتها به شکلی اجتنابناپذیر با شکست مواجه شدند.
بسیاری از سرمایهگذاران مخاطرهپذیر زیان ۱۰۰ درصدی را تجربه کردند و قیمت سهام سقوط کرد. اتفاقی که کسی انتظارش را نداشت افتاد و حباب دات کام که زیادی باد شده بود ناگهان ترکید! جالب اینجا است که به طور متوسط، بازار سرمایهگذاری مخاطرهآمیز طی ۲۰ سال اخیر رشد کرده است. اما در کوتاهمدت، تفاوتهای فاحشی به چشم نمیخورند. این الگویی است که تقریبا تمام بازارها، نظامهای اقتصادی و شرکتها در مقیاسی نهچندان افراطی از آن تبعیت میکنند. چنین الگوهایی رشدی تدریجی دارند. میتوانیم این رشد متوسط را «نرخ رشد مدتدار» آنها بنامیم که در طول یک دوره زمانی طولانی تداوم داشته است. با این حال در کوتاهمدت، نمودار رشد، پیرامون این روند مدتدار به بالا و پایین نوسان میکند.
آیا میدانید روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ چه عاملی محرک اصلی نوسانات کوتاه مدت بازار است؟
انسان، موجودی سرشار از احساس است. اگر احساس را از انسان جدا کنیم، باقی مانده خوشایندی دستگیرمان نمیشود. چون انسانها خیلی بیشتر از آنچه که به نظر میرسد با احساسشان زندگی میکنند. حتی بیتفاوتترین انسانها نیز از احساس بیتفاوتی برای نشان دادن وضعیت خودشان بهره میگیرند. این یعنی انسان و احساسش به شکلی جدانشدنی به یکدیگر گره خوردهاند. بنابراین نباید از این موجود احساسی انتظار داشته باشیم که به هنگام خرید و فروش سهام، صد در صد منطقی عمل کند. در حقیقت، یکی از علتهای ترکیدن حباب دات کام و ورشکسته شدن عده زیادی از سهامداران، ناشی از احساسی عمل کردن آنها بود. در طی دورههای رشد چشمگیر، نظیر دورهی بین سالهای ۱۹۹۵ و ۲۰۰۰ سرمایهگذاران دچار توهم شدند. آنها فکر میکردند که این رشد تا ابد دوام خواهد داشت. اما ماجرا برخلاف فکر آنها پیش رفت.
سرمایه گذاران جوانی که چرخههای گذشته را به یاد نمیآورند یا بیش از حد به قابلیتهای بازار جدید مطمئن هستند، میخواهند الگوهای قله و دره گذشته را نادیده بگیرند و با شوق ادعا کنند که این بار اوضاع متفاوت خواهد بود. این شور و هیجان آنها مثل یک ویروس در میان سرمایه گذاران دیگر هم منتشر میشود و به این ترتیب، موجی از سرمایه گذاران به سمت خرید سهمها هجوم میآورند و حتی با وجود قیمتهای غیرمنطقی آن سهمها را میخرند. چون میترسند که نکند فرصتی طلایی در کنارشان باشد و به دلیل غفلت از دستشان برود! وقتی مدتی از این ماجرا میگذرد، این بار به جای شوق، احساس ترس گریبانشان را میگیرد. آنها با خودشان فکر میکنند نکند قیمتها بیش از حد رشد کرده باشند و ناگهان سقوط کنند؟ اینجا است که رویه را برعکس میکنند و حالا به جای خرید، موجی از فروش با قیمتهای پایین را به راه میاندازند و باعث میشوند تا قیمتها به زیر روند مدتدار سقوط کنند. باز هم این احساس انسان است که پیروز میدان معاملات میشود نه منطق.
حقیقت این است که مقاومت در برابر تفکر جمعی بازار، کار دشواری است. حتی «آیزاک نیوتن» (Isaac Newton) که اغلب یکی از مهمترین نوابغ زمان شمرده میشود نیز نتوانست این کار را انجام دهد. نیوتن در ژانویه ۱۷۲۰ رئیس ضرب سکه در انگلستان بود. در آن زمان سهام شرکت « South Sea » در ۱۲۸ پوند متوقف شد. اما بعد قیمت افزایش یافت. نیوتن که فهمید این افزایش قیمت به خاطر سرمایهگذاریهای قماری است، کاری عاقلانه کرد و سهام ۷۰۰۰ پوندیاش را فروخت. او به درستی این چرخه در شرف وقوع را پیشبینی کرده بود. در ماه ژوئن قیمت سهام به سرعت افزایش یافته و به ۱۰۵۰ پوند رسید و تا سپتامبر به کمتر از ۲۰۰ پوند سقوط کرد. اما نکته جالب اینجا است که نیوتن نتوانست در مقابل نیروی احساس جمعی مقاومت کند. بعد از اینکه دید افراد دور و برش این همه پول به جیب میزنند، دوباره سهامش را در اوج خرید و بعد تمام آن را از دست داد، بیش از ۲۰۰۰۰ پوند! میتوان از این ماجرا یک درست ساده گرفت: «مقاومت در برابر جریان تفکر جمعی، کار راحتی نیست. اما ممکن است و میتوان راههایی برای غلبه بر این جریان – حداقل در ابعاد فردی – پیدا کرد.»
یک سرمایهگذار عاقل با ریسکهای بازار چه میکند؟
سرمایهگذاران زیادی هر روز بخشی از زمان گرانبهای خود را صرف تحلیل رسانهها و توجه به نشانههای صعودی یا سقوط بازارهای مختلف میکنند. اما تعداد کمی از آنها به اطلاعاتی که جایگاه فعلی آنها را در محیط سرمایه گذاری کنونی مشخص میکند، توجه دارند. همین تعداد کم، جمعیت سرمایه گذاران برتر را تشکیل میدهند.
در طول زمانی که بازار به شکلی غیرمنطقی در حال جهش است، سود سرمایهگذاریهای پرمخاطره نیز در کمترین مقدار خود قرار میگیرد. چون همه سرمایه گذاران شور و شوق زیادی برای خرید دارند و به این ترتیب، فروشندگان نیز به خود جرات میدهند تا در برابر فروش سهمها، قیمتهایی سرسام آور، صرف ریسک کمتر و زیان ریسک بیشتر را به خریدار تحمیل کنند. پس بهتر است به هنگام شنیدن جملاتی مانند: «بازار نمیتواند شکست بخورد» و «این بار اوضاع متفاوت است» حواستان را جمع کرده و با احتیاط عمل کنید. آن روی دیگر قضیه این است که وقتی در پی نزول یا کسادی بازار، احساس ترس، سرمایهگذاران را در برمیگیرد ریسک در کمترین میزان خود است. تمام سرمایهگذارانی که پولشان را از دست دادهاند با ترس کنار گود میایستند و فکر میکنند حالا بازار درگیر افولی دائمی شده است. اما در این مرحله است که صرف ریسک و احتمال جهش بازار در اوج خودش قرار دارد.
در حقیقت، سرمایهگذاری زمانی در مخاطرهآمیزترین شکل خود است که در کل بدون ریسک تلقی شود، و زمانی کمترین ریسک را دارد که در کل دارای ریسک زیاد تلقی شود. من در سال ۲۰۱۰ حداکثر بهره را از این حقیقت بردم. بعد از بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷، ساخت خانه دچار وقفه شد. در سال ۲۰۱۰ فرصتهای ایجاد مسکن در ایالاتمتحده در کمترین میزان خود از سال ۱۹۴۵ قرار گرفته بود. با این حال، جمعیت در سال ۲۰۱۰ بسیار بیشتر از سال ۱۹۴۵ بود و این جمعیت است که تقاضای مسکن بلندمدت را ایجاد میکند. به زبان ساده، بازار مسکن به شدت راکد بود اما میزان جمعیت، افزایش تقاضای خانه را تضمین میکرد. به همین خاطر با وجود تفکر جمعی که میگفت: «بازار مسکن هرگز به حال اول باز نمیگردد» من و همکارانم بزرگترین شرکت خانهسازی خصوصی در آمریکای شمالی را خریدیم. این شکل از سرمایهگذاری سود زیادی را برای ما به دنبال داشت.
بین رشد اقتصادی، ساعات کاری و بهرهوری چه رابطهای وجود دارد؟
اگر نرخ رشد سکولار همیشه مثبت باشد، آیا این امکان وجود نداشت که شما فقط سرمایهگذاری کنید و اجازه بدهید پولتان همان جا بماند، چرخههای کوتاهمدت یکدیگر را خنثی کنند و شما از رشد تدریجی روند مدتدار سود ببرید؟ خب، مسئله اینجا است که روند مدتدار نیز از طریق چرخهها انجام میگیرد، گرچه ادامه آنها بیشتر طول میکشد. این مسئله زمانی آشکار میشود که شما روند مدتدار تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایالاتمتحده را بررسی میکنید. یک روش برای محاسبه تولید ناخالص داخلی، ضرب تعداد ساعت کاری روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ کشور در رقم بازده هر ساعت است. این یعنی دو روش اصلی برای افزایش تولید ناخالص داخلی یک کشور وجود دارد:
بارزترین شکل افزایش تعداد ساعات کاری یک کشور، با افزایش تعداد کارگران صورت میگیرد. در واقع، افزایش تولید ناخالص داخلی با رشد جمعیت همبستگی دارد. مثلا پس از جنگ جهانی دوم نرخ تولد در ایالاتمتحده افزایش چشمگیری داشت، پدیدهای که به آن «دوران افزایش زاد و ولد» گفته میشود. زمانی که کودکان متولد شده بین اواخر دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ به سن کار رسیدند، اقتصاد ایالاتمتحده رشد چشمگیری را تجربه کرد، علت آن نیز وجود افراد بیشتر برای کار بود. این افزایش ساعات کار، رشد اقتصادی را به دنبال داشت.
بین اواخر دهه ۱۷۰۰ و اوایل دهه ۱۸۰۰ ماشینهایی که با انرژی بخار و آبکار میکردند، جای کارگران را در حوزههای خاص گرفتند و کار آنها را با بهرهوری بیشتری انجام دادند. در این میان، تولید نیز شکل تازهای به خود گرفت. مثلا کاری که با صرف زمان و تلاش زیاد در فروشگاههای کوچک صورت میگرفت، این بار با سرعت بسیار زیاد در کارخانههای بزرگ انجام میشد. نتیجه این فرآیند تازه چیزی نبود جز رشد اقتصادی. تولید ناخالص داخلی ایالاتمتحده با نرخی بین ۲ و ۳ درصد در سال رشد میکند. اما به یاد داشته باشید که این رشدی متوسط است و بدین معنا نیست که رکود اقتصادی بلندمدت وجود ندارد که نجات از آن نه سالها بلکه دههها برای یک اقتصاد طول میکشد. نرخ تولد میتواند به دلایل مختلف کاهش یابد، برای مثال جنگ، روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ شرایط اقتصادی نامطلوب و روندهای اجتماعی نظیر گرایش فعلی جوانان آمریکایی به تاخیر در تشکیل خانواده. در بلندمدت کاهش ایجادشده در تعداد نیروی کار میتواند به رکود اقتصادی گسترده بیانجامد. مختصر اینکه اتکا به روزهای روشن آینده که ممکن است هرگز از راه نرسند، عاقلانه نیست. به همین دلیل است که سرمایهگذار برتر نسبت به چرخههای کوتاهمدت هوشیار است و جایگاه خود را مطابق آنها تعیین میکند.
پیام اصلی نویسنده در کتاب تسلط بر چرخه بازار چه بود؟
چرخههای بازار، نظامهای اقتصادی و شرکتهای منفرد الگوی خاصی را دنبال میکنند. آنها در بلندمدت میل به رشد دارند و چیزی را دنبال میکنند که به آن «روند مدتدار» میگویند. این روند در کوتاهمدت، نوسان زیادی دارد. سرمایهگذار برتر کسی است که به این چرخهها توجه میکند و جایگاهش را نسبت به آنها تطبیق میدهد. متاسفانه تفکر بسیاری از افراد مالی در نوعی حباب گیر کرده است. چون آنها فقط به رسانهها و گزارشهای مالی توجه میکنند و به ندرت به کتابی خارج از حوزه خود توجه نشان میدهند. پیشنهاد میکنم که خود را به ژانری خاص محدود نکرده و از کتابهای تاریخ غافل نشوید. چون با خواندن آنها میتوانید نکات زیادی درباره چرخهها بیاموزید. گاهی بهترین درسهای عملی در لابهلای پیروزیها و شکستهای تاریخی نهفته است.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
چرخه روانشناسی بازار چیست ؟
داستانی را که برای شما تعریف می کنم در مورد روانشناسی بازار ربط داده شده با احترام فراوان به شما خواننده گرامی برای درک بهتر به جنگل است این چرخه مفهوم کاملی از خرد جمعی در تمام بازار های مالی سر تا سر جهان می باشد.
روزی روزگاری! در یک جنگل گاو ها به دنبال غذا بودند روزی از روز ها مرتع بزرگ و حاصل خیزی با علف های جوان تازه و زیادی پیدا کردند طبیعتاً گاو ها برای لذت بردن و خوردن علف شروع به دویدن به سمت مرتع کردند و ناگهان چند خرس جلوی آنها ظاهر شدند که باعث شد گاو ها از مسیر خودشان خارج و مسیر خودشان را عوض کنند.
گاوها گرسنه بودند آنها نمی توانستند چنین مرتع حاصل خیزی را نادیده بگیرند بنابراین دوستان خود را خبر کردند یک گله کامل از گاو ها جمع شد تا به نبرد با خرس ها بروند. علاوه بر خودشان خبر مرتع حاصل خیز را پخش کردند و همه گاو های دیگر را در نزدیک و دور فراخواندند تا با هم حمله کنند.
هر چه تعداد بیشتر باشد بهتر است اما خرس ها زیاد بودند و به شدت تهاجمی جنگ سختی بین آنها در گرفت ولی در این زمان هیچ کس از هر دو طرف تسلیم نشد.
در این زمان تقریباً تمام گاو های جنگل در جنگ شرکت کردنده بودند ولی آن چنان که باید از آن مرتع حاصل خیز استفاده نکرده بودند گاو ها برای تقویت قوای خود حیوانات دیگری را که قدرت جنگیدن نداشتند مانند آهو، مرغ، خوک، سگ حتی موش ها را نیز با وعده و وعید به جنگ با خرس ها دعوت کردند.
حیوانات دیگر حقیقت را نمی دانستند آنها فقط از گاو ها شنیده بودند که غذای زیادی وجود دارد همه آنها سعی کردند این خبر را منتشر کنند تا حمایت بیشتری برای مبارزه با خرس ها به دست آورند.
گاو ها و حیوانات دیگر از خرس ها بیشتر بودند و در مبارزه پیروز شدند گاو ها که با کمک دیگر حیوانات به هدف خودشان رسیده بودند از همان راهی که آمده بودند از همان راه بی سر و صدا در رفتند تا مرحله و چرخه تغذیه جدیدی را آغاز کنند و حیوانات دیگر را که با خودشان با وعده های توخالی به جنگ با خرس ها دعوت کرده بودند (مرغ و خوک و آهو و غیره) را در میدان جنگ رها کردند.
خرس ها شروع به ضدحمله کردند غرش بلند خرس ها مرغ ها و خوک ها را بیدار کرد حالا، بدون اینکه گاو ها از حیوانات دیگر محافظت کنند شروع به فرار کردند و ناله کنان یکدیگر را زیر پا می گذاشتند و رنج منفی می کشیدند.
گاو ها سیر شده بودند و برای استراحت و بهبودی به خانه خود عقب نشینی کرده بودند خرس ها هم آزادانه حیوانات جا مانده در جنگ را (جوجه ها و خوک ها) را دریدند و این شد که خرس ها هم سیر شدند علاقه آنها ای به جنگ با گاو ها کم شد بنابراین آنها هم به جنگل عقب نشینی کردند.
داستان جنگل تکرار می شود خرس ها و گاو ها نوبت سیر شدن دارند در حالی که خوک ها، مرغ ها، آهو ها، سگ ها دریده می شوند.
تصور کنید بازاری که من و شما در آن معامله می کنیم جنگل بالاست پس من و شما بلاتشبیه کی هستیم؟
چگونه از روانشناسی بازار به نفع خودمان استفاده کنیم :
اکثرا افراد تازه وارد در بازار قدرت جنگیدن در بازار را ندارند و بی اطلاع و آموزش ندیده بر اساس خرد جمعی وارد بازار ها می شوند آن موقع خطرناک ترین زمان هر بازاری است اینجا هست که اهمیت روانشناسی بازار مشخص می شود و زمان آن رسیده که باید بی سر و صدا بازار را ترک کنیم مثال تبلیغ بازار بورس در سال 1399 در تلوزیون یادتان است ؟؟
در پایان هر موج صعودی زمانی که گاو ها سیر شدند و از بازار خارج شدند اخبار مثبت ظاهر می شود رشد شاخص ها ادامه دارد خبر های خوب برای تحریک جمعیت برای ماندن در بازار همچنان منتشر خواهد شد.
برعکس وقتی دیگران ترسیدند در آن زمان است که خرس ها سیر می شوند و گاو ها دیر یا زود به روند تغذیه بازمی گردند این زمانی است که باید وارد بازار شوید این قانون هزاران سال است که در هر بازاری وجود داشته است و دارد در مورد آن فکر کنید!
وقتی دیگران حریص هستند بترسید و وقتی دیگران می ترسند حریص باشید این اساسی ترین جمله در مورد چرخه روانشناسی بازار است
چرخه بازار؛ هر چیزی که لازم است درباره فازهای بازار بدانید
از تغییر فصل ها تا مراحل گوناگون زندگی، انواعی از چرخهها در اطراف ما وجود دارد. این چرخهها در هر جزء خود اکثر تحت تأثیر عوامل بسیار زیادی قرار دارند. بازارهای مالی هم از این قاعده مستثنا نیستند و هر چرخه بر حرکات قیمت در بازار تأثیر میگذارد. درک چگونگی عملکرد این حرکات میتواند به تریدر برای شناسایی فرصتهای تازه در معاملات و کاهش خطر کمک کند.
در ادامه، با کمک مقالاتی از وب سایتهای گاپی تریدرز و ترید برینز، با 4مرحلهی اصلی چرخه قیمت در بازار ارزهای دیجیتال و به طور عمومی بازارهای مالی آشنا خواهید شد.
انواع مرحله های چرخهی قیمت در بازار
حرکات قیمت در بازار اغلب تصادفی و دشوار به نظر میرسد. امکان دارد قیمت در روزهای معینی بالا رود یا کاهش پیدا کند. برای یک شخص تازه وارد، این حرکات غالبا گیجکننده هستند و ممکن است مانند قمار به نظر برسند.
جقیقت این است که چرخههای قیمت به راههای مشابه حرکت کرده و مراحلی مساوی رامی گذراند. وقتی که یک سرمایهگذار این مراحل را متوجه شود ، دیگر بازارها چندان تصادفی به نظر نخواهند رسید. تریدر میتواند هر مرحله را تشخیص دهد و سبک معاملاتی خود را بر طبق روانشناسی چرخه های بازار چیست؟ این تغییر دهد. 4مرحلهی چرخهی قیمت را به حالت شماتیک در نمودار زیر مشاهده میکنید.
چهار مرحلهی مختلف چرخههای قیمتی
فاز انباشت
این مرحله از چرخه میتواند برای یک سرمایه معلوم یا کلیت بازارها شکل بگیرد. همان شکل که ازاسم این مرحله پیداست، از روند معلومی برخوردار نیست و به صورت بازه ای از تراکم و انباشتگی قیمت در نمودار پیدا است. وقتی که تریدرها آغاز به انباشت سرمایه های خود میکنند، قیمت در یک محدوده و میان 2 سطح آغازبه نوسان میکند. این جابهجایی مالکیت تا وقتی ادامه پیدا خواهد کرد که یکی از این 2 سطح شکسته شود.
فاز انباشت از مراحل چرخهی قیمت
فاز انباشت همچنین به عنوان بازه ی پایهگذاری قیمت شناخته میشود؛ چون پس از یک روند نزولی و پیش از صعود قرار دارد. با دقت به اینکه در این مرحله بازار روند خاصی را دنبال نمیکند، میانگینهای متحرک در این بازه سیگنال معتبر صادر نخواهند کرد.
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
مرحلهی انباشت امکان دارد چند هفته یا چند ماه طول بکشد. درنتیجه از این وقت برای مطالعهی بازار و پیشبینی زمان مناسب برای ورود استفاده کنید. دامنهی نوسانات قیمت در این بازه اندک است و به خصوص برای تریدرها روزانه سودآور نیست. درنتیجه تا پیش از تأیید روند بازار، پیشنهاد نمیشود معاملات بزرگ انجام دهید. یک محرک بنیادی مثل افزایش ارزش بازار یا حجم معاملات، میتواند ارزش را از این مرحله خارج کند. با خروج قیمت از این فاز و آغاز روند صعودی، شاهد رشد سقف و کفهای ارزشی خواهیم بود.
فاز روند صعودی
همان شکل که فاز انباشت با مقاومت قیمت درمقابل تغییرات تعریف میشود، فاز صعودی با حرکت قیمت به بالای سطح های مقاومت شناسایی میشود. خروج از فاز انباشت موجب به ورود حجم بالایی از سرمایه میشود؛ چون تریدرهایی که در مرحلهی انباشت خارج از بازار بودند، به طبق تهاجمی آغازبه خرید سرمایه ها میکنند. با پیشرفت فاز صعودی، شاهد حالت گرفتن روند در قیمتها هستیم. با شروع سرمایهگذاری معاملهگران تازه، حرکات قیمت اشخاص بیشتری را به بازار جلب میکند. در آخر، این عوامل موجب شکل گیری روند صعودی در قیمت و قدرت گرفتن آن خواهد شد تا وقتی که قیمت وارد فاز بعدی شود.
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
این فاز مناسب ترین زمان برای درآمد زایی یک تریدر است. حرکت و مومنتوم (تکانه یا اندازه حرکت) بسیاری وجود دارد که برای تریدرها موقعیتهای خوبی فراهم میکند. به هر نزول قیمت در این بازه به دید اصلاح و فرصتی برای خریداری سرمایه یا سهام نگاه میشود. با افزایش قيمت، سرمایه دوباره خریداری میشود و بازار بار ديگر روند صعودی پيش میگيرد. با پیشرفت قيمت در این مرحله، نوسانات موجود در بازار به تدریج کاهش مییابد.
فاز توزیع
این مرحله به عنوان مرحله ی بازگشت قیمت هم شناخته میشود. تریدرهایی که در مرحله ی انباشت، سرمایه مد نظر را خریداری کردهاند، در این فاز آغازبه خروج از بازار میکنند. از ویژگیهای بارز این مرحله، افزایش حجم معاملات است. نکته اینجاست که در این فاز، تقاضا از ارائه فراتر نخواهد رفت و با افزایش حجم، قیمت افزایش پیدا نخواهد کرد. اصولا اصلاحات قیمت در فاز توزیع اتفاق می افتد؛ اما موجب تغییر روند بازار به سوی پایین نخواهند شد.
فاز انباشت از مراحل چرخهی قیمت
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
در شروع این مرحله به دلیل خروج سرمایهگذاران از بازار، نوسانات بسیاری وجود دارد. این فاز فرصت خوبی برای شروع موقعیتهای فروش (Short) فراهم میکند. قیمت در این مرحله به سرعت به سطح ها حمایت و مقاومت واکنش نشان میدهد. فاز توزیع ازسمت الگوهای معلوم نموداری مثل سر و شانه، سقف 2 قلو، مثلث و نوع های دیگر معلوم می شود. با پیشروی در این فاز، قیمت نوسانات خود را از دست میدهد و درون یک محدوده آغازبه حرکت خواهد کرد.
فاز روند نزولی
این فاز آخرین مرحله از چرخهی ارزش است که برای سرمایهگذاران بازارهای یک طرفه، خسته کننده و نامناسب به حساب میآيد. از سوی دیگر، تریدرهایی که در طی مرحله ی توزیع اقدام به خريد سرمایه كردهاند، با عجله تلاش در فروش یا بستن موقعیتهای خرید زیان ده خود دارند. از آنجا که در این فاز خریداران محدودی در بازار حضور دارند، فقدان تقاضا قیمت سرمایه را به پایین میکشد. با آغاز تلاش قیمت برای ساختن کفهای متوالی و بالاتر، بازار دوباره به مرحلهی انباشت خواهد رسید.
فاز انباشت از مراحل چرخهی قیمت
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
در این مرحله، قیمت سرمایه اصولا بیشتر از حد انتظار ریزش خواهد کرد. درنتیجه، سعی در گرفتن چاقوی در حال سقوط نکنید؛ چون در آخردستتان را خواهید برید. البته که در بازارهای 2 طرفه از ریزش قیمت هم میتوان سود کرد. درهرجهت با استفاده از راه وروش ها وتکنیک های مناسب، در آخراین فاز فرصتی خوبی برای خریداران فراهم خواهد شد.
جمعبندی
شناخت هر یک از مراحل چرخه ی قیمت، برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش سرمایه امری ضروری است. یک راه مناسب برای تحلیل این مراحل، مطالعهی روند گذشته نمودار سرمایه ها است. همچنین بررسی رفتار اندیکاتورها در هر فاز کمک چشم گیری به درک بهتر بازار خواهد کرد.
فاز انباشت، اولین مرحله از چرخه قیمتی است، فازی که در آن قیمت در یک محدوده نوسان میکند. در این فاز باید منتظر ماند تا روند صعودی آغازشود.
پس قیمت وارد روند صعودی میشود، این فاز مناسب ترین زمان برای خرید سرمایه یا سهام است. بعد وارد فاز توزیع خواهیم شد که بهترین وقت برای گرفتن موقعیت شورت در بازارهای 2طرفه است.
فاز نزولی، آخرین مرحله از چرخه قیمت در بازار است. نقطه پایانی فاز نزولی مناسبترین زمان برای ورود دوباره به موقعیتهای خرید است.