سودآورترین استراتژیهای معاملاتی کدامند؟

حد سود چیست؟ استراتژی معامله در بازار های مالی
حد سود واژه ای است که هر معامله گری در بازار های مالی، هنگام تعیین استراتژی خود می شوند؛ اما سوالی که با آن رو به رو می شود عبارت است از ” حد سود چیست؟ ». هر رشدی در هر کسب و کار و تجارتی، سقف و آستانه مشخصی دارد که آن مرحله عبارت است از نقطه ای که احتمالا با ورود به آن با تغییراتی در تحرکات و نوع روند روبرو خواهیم شد و باید مراقب این اتفاقات باشیم. تعیین این ناحیه و نقطه برای یک فردی که در این حوزه مشغول به کار است، بسیار حیاتی بوده و باید همراه با تحلیل ها و بررسی های دقیق باشد. این ها علاوه بر تجزیه و تحلیل های اساسی، بستگی به استراتژی های معاملاتی نیز دارد. این که فرد در چه حدی از سود، رضایت به تغییر روند دهد و نسبت به ذخیره آن اقدام کند، وابستگی نزدیکی با عوامل شخصیتی آن نیز دارد. در هر صورت آن چه که مهم است مقید بودن به حدود معین شده و قراردادی در استراتژی های معاملاتی است. گاه این نقاط از طریق تجربه های معاملاتی بدست می آید و گاه استراتژی های موفقی است که دیگران در موقعیت های مشابه با به کارگیری آنها، قادر به جلوگیری از زیان های بعدی بوده اند. در این مقاله به شکل کامل و جامع به بیان مفهوم حد سود خواهیم پرداخت و شما را با یک معامله هدفدار آشنا خواهیم ساخت.
حد سود چیست؟ استراتژی معامله در بازار های مالی 1
حد سود چیست؟
در مورد “حد سود” باید به عنوان یک عبارت کلیدی در دنیای تجارت بحث کنیم. حد سود همان نقطه ای است که در آن، معامله گران تصمیم به خروج از فضای بازار می گیرند. این نقطه یا این بازه قیمتی را می توان با استفاده از دسته ای از تحلیل های معتبر شناسایی نموده و در موعد مقرر در مورد ان اقدام مناسب را اتخاذ نمود. این اقدام برای محدوده سود، قطعا مربوط به خروج از ناحیه مربوط است که منجر به ذخیره سود و جلوگیری از زیان های احتمالی است.
سود نهفته در خروج به موقع از بازار به اندازه سودی که در رشد بازار بدست می آید شیرین است و باید نسبت به تعیین این محدوده، بسیار دقیق باشیم. این دقت را از این جهت اشاره می کنیم که کنترل رسیدن به این محدوده گاه در تحلیل های صحت محل ورود به سهم گم می شود و سبب زیان های فراوانی می گردد. تلاش کنید تا نسبت به کنترل مداوم سهم و ارزیابی حرکت آن در محدوده سود حساس باشید و پس از ورود به سهم، بیشتر تمرکز خود را برای خروج به موقع از آن به کار ببندید. این محدوده و این نقطه به صورت قطعی و دایمی نیست و می تواند نسبت به شرایط دچار دگرگونی شود. به طور مثال در مواردی که کلیت بازار به صورت صعودی است و تحلیل های شما نشان از تداوم این روند دارد، می توانید محدوده را بالاتر ببرید و ریسک بیشتری را متحمل شوید و در دوران نزول بازار، این روند را بعکس کنید و نسبت به محدود ها و نقاط تعیین شده حساس باشید و حتما ان ها را اجرا کنید. این همان مفهوم سود شناور است که به نسبت شرایط بازار تغییر می کند و قابلیت های معامله گرن را در کسب سودهای بالاتر ارتقا می دهد. البته باید توجه داشته باشید که استفاده از مفهوم سود شناور، درصدی از ریسک را درون خود نهفته دارد که اگر شرایط بازار را خارج از تصورات خود دیدید، از سود شناور صرف نظر کرده و در محدوده سود عمل کنید.
حد سود چیست؟ استراتژی معامله در بازار های مالی 2
تعیین اهداف در استراتژی معاملاتی
استراتژی های معاملاتی، همان راهبردهای موثر امتحان پس داده هستند که شما را در شرایط بغرنج بازار کمک می کنند. سوالاتی مانند اینکه چه زمانی به سهم ورود کنم و کی می توانم آن را فروخته و خارج شوم؟ اگر قبل از حصول هدف شرایط خوب بود چه کنم و اگر قبل از آن بد شد چه؟ اینجا باید چند هدفی کار کنید. اهداف را اولویت بندی کنید و در تحقق هر مرحله از آن، استراتژی های معاملاتی خود را مورد بررسی قرار دهید. به طور مثال اگر در فاز اول تحقق هدف خود هستید و کلیت بازار را صعودی می بینید، هدف دوم را در محدوده بعدی سود تعریف کنید و منتظر اتفاقات بعدی باشید و اگر کلیت بازار را در زمان حصول هدف نزولی ببینید، سعی کنید در سریعترین حالت نسبت به اقدام مناسب خیز بردارید. برای موفقیت باید میان زمان ورود و خروج خود متعادل باشید و هیچ گاه در مورد سود، بیش از حد مجاز، طمع نکنید.
برنامه ریزی و تعیین هدف نیز در همین راستا اهمیت دارد. یعنی این تفکر که نسبت به شرایط بازار تصمیم گیری خواهیم کرد بسیار زیان ده بوده و شما را از دایره معامله گران خبره خارج می کند. شما باید قبل از خرید یک سهم آن را مورد بررسی قرار دهید و محدود های ورود به آن و خروج از آن را به طور کامل مشخص کنید. همچنین در روند سوددهی چنین سهمی، به میزان رشد مورد انتظاری که تعیین شده است وفادار بمانید و انتظار خود از آن را زیاد بالا نبرید. در صورتی که بخواهید درجه ای از ریسک را وارد کار کنید، چند هدفی کار کنید ریسک را در محدوده ای مختلف پخش کنید تا از اثرات بزرگ آن در امان باشید. این بهترین نوع استراتژی برای سود در بازار سرمایه است.
تعیین محدوده سودآوری
شناسایی و تعییین یک محدوده برای سود توسط معامله گر، علاوه بر تاثیر ریاضی آن بر سودآوری، سبب حرکت منطقی او در تجارت می شود. این منطق بر پایه تحلیل های پیشین است و مانع از هیجانات مخرب در روند معامله می شود. همین ممانعت از عبور از خط قرمز سبب می شود نتوان یک متد ثابت و همیشگی را برای تعیین حد سود مشخص کرد. همه چیز را باید بر طبق روند بازار مشخص کرد و آنچه تعیین کننده است، نتایج و داده های تحلیل بازار است. این داده ها را در ویژگی های شخصیتی منحصربفرد خود در تجارت ضرب کنید و خروجی را به کار بگیرید. شخصیت شما در تحمل ریسک و رضایت به حدود سودآوری می تواند بسیار تعیین کننده باشد. بنابراین باید فاکتورهای ین چنینی را در نظر بگیرید و به مرور زمان در معاملات گوناگون، چارچوب های اقتصادی و روانی را برای خود ترسیم کنید.
حد سود چیست؟ استراتژی معامله در بازار های مالی 3
حرکت افراد به سمت سرمایه گذاری در بازارهای سهام، برای کسب سود در مقابل تصمیمات درست است. این یک محک بزرگ برای افرادی است که به شم اقتصادی خود در زمینه های مالی می نازند. گاه یک موفقیت بزرگ سبب توسعه معیارها و بزرگ شدن محدوده های ریسک می شود و نهایتا نقطه سود شما را در معاملات بالا می کشد. همچنین یک شکست غیرمنتظره می تواند این محدوده سود را برای تان بسیار پایین آورد. اما باید توجه داشته باشید که این محدوده ها و نقاط همگی به صورت ذهنی هستند و زیاد نمی توان ریاضی وار معین کرد. مگر اینکه شما خود را کاملا مقید به ریاضی کنید و به اعداد وفادار باشید. نسبت به متدها و راهبردهای معاملاتی خود، این محدود ها را تعریف کنید و سعی کنید کل ریسک پذیری شما نیز در همان محدوده شناور باشد. همچنین در صورت تخطی از این خطوط، مسئولیت اقدامات خود را بپذیرید و برای دفعات بعدی پایبند این تجربیات باشید و آنها را فراموش نکنید. همچنین تمرکز خود را میان ورود و خرو تقسیم کنید و هیچ کدام را فراموش نکنید. این یک رقابت تمام عیار است که شما باید در نقطه مناسب و قیمت بهینه وارد شوید و قبل از اولین زیان از آن خارج شوید. مهم تحقق اهدافی است که با اولویت بندی در ابتدای ورود مشخص کرده اید. تعهد به اهداف داشته باشید.
شما میتوانید برای ورود به بازار کریپتو کارنسی ها ، از صرافی های مربوط به کریپتو کارنسی مناسب ایرانیان استفاده کنید.
تکنیک ریسک فری چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟
مهمترین نکتهای که باید بدانید این است که هیچ بازار سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد. اما، راهحلهایی وجود دارد که میتوانید ریسک معاملات را کاهش دهید. اگر به خوبی متوجه شوید نحوه اجرای ریسک فری در ارز دیجیتال چیست؟ میتوانید عملکردی موفقیت آمیز در کاهش ریسک معاملات خود داشته باشید. در یک تعریف ساده، ریسک فری به معنی سرمایه گذاری و معامله بدون ریسک است. اگر تصور میکننید انجام معاملات بدون ریسک غیرممکن است، کاملا اشتباه است. آشنایی با برخی تکنیکها و اجرای آنها میتواند ریسک معاملات را به حداقل برساند.
معامله ریسک فری (Risk free) یعنی معامله بدون ریسک. در واقع معامله بدون ریسک یک آرزوی دست نیافتنی برای معامله گران روزانه است. اما همیشه هم اینطور نیست! اگر اصول معاملاتی را بدانید، ریسک فری بودن دیگر دست نیافتنی نیست. خوشبختانه ، من در این مقاله قصد دارم به شما نشان دهم که چگونه یک معامله بدون ریسک یا با حداقل ریسک را تجربه کنید .همچنین مزایای استفاده از یک حساب آزمایشی را هم برای شما خواهم گفت. پس با من همراه باشید.
فهرست مطالب این مقاله
مفهوم کلی معامله ریسک فری
من باید موضوعی را به صورت واضح برای شما بیان کنم: هیچ نوع معامله ای در بازار ۱۰۰٪ بدون ریسک نیست. به طور معمول ، وقتی ما از اصطلاح ریسک فری استفاده می کنیم ، به معاملات باینری آپشن اشاره داریم و همه این ها واقعاً به این معناست که ریسک معاملات شما تا حد ممکن کاهش می یابد.
چگونه می توان معاملات را تا حد امکان ریسک فری انجام داد؟
می توانید معامله باینری آپشن ( Binary options) را انتخاب کنید. به زبان ساده تر ، “باینری آپشن” به معنی معامله ای است که نتیجه آن پاسخ “باینری” بله یا خیر باشد.
در صورت پیروزی ، این آپشن ها مبلغ مشخصی را به شما پرداخت می کنند. با این حال ، متاسفانه اگر معامله باینری درست از آب در نیاید ، پول شما از بین می رود. اگر نمی دانید چطور ، باید بگویم که باینری آپشن از همه عوامل زمینه ای مشابه آپشن های سنتی استفاده می کند. یعنی به طور مشابه، برای تعیین مقدار آن هنگام قیمت گذاری از همان ورودی ها استفاده می شود.
تنها چیزی که در باینری آپشن با گزینه های استاندارد تفاوت دارد، ساختار باز پرداخت آن ها در تاریخ انقضای معاملات است.
یک استراتژی معاملاتی ریسک فری باینری آپشن
تا حد ممکن برای به حداقل رساندن ریسک معاملات ، تریدر ها دو گزینه در یک گزینه و در جهات مختلف خریداری می کنند. در همان زمان ، آن ها یک گزینه را می فروشند تا از هر یک بهره مند شوند.
شما با معامله در روند صحیح سود می کنید . در حالت ایده آل ، اگر استراتژی را درست پیاده سازی کنید ، می توانید ضرر های خود را به حداقل رسانده و معامله سودآوری داشته باشید.
آیا این اتفاق همیشه رخ می دهد؟ خیر ، ولی در بسیاری از مواقع اتفاق می افتد و مطمئناً فرصتی برای شما فراهم می کند تا کمی سود کسب کنید.
به همین دلیل معامله از این طریق را معاملات ریسک فری می نامند.معامله رابین هود آپشن هم می تواند در اینجا مورد استفاده قرار گیرد.
نحوه انجام گام به گام معامله ریسک فری باینری آپشن
- یک آپشن call انجام داده و سپس بلافاصله بعد از آن آپشن put را فعال کنید.
- منتظر جهت یک روند واضح باشید.
- آپشنی را که در مسیر قیمت فعلی روندندارد ، به سرعت بفروشید . اگر هرچه سریع تر این کار را انجام دهید ، ضرر کمتری خواهید کرد. با فروش سریع گزینه ای که روند چندانی نداشته باشد ، معمولاً ضرر های شما کمتر از ۲۵٪ نگه داشته می شود.
- تا حد ممکن تا به پایان رسیدن دومین آپشن خود صبر کنید.
نکته : یک آپشن Call در واقع زمانی تشکیل می شود که شما بر روی بالا رفتن قیمت از یک قیمت مشخص در یک تاریخ مشخص، شرطبندی کرده و سرمایهگذاری کنید.
یک آپشن Put دقیقا برعکس Call عمل می کند. و زمانی شکل میگیرد که شما بر روی پایین آمدن قیمت از یک قیمت مشخص در یک تاریخ مشخص، سرمایهگذاری میکنید.
چطور می توان در معامله ریسک فری باینری آپشن به حداکثر سود رسید؟
– بگذارید معامله به پایان برسد.
وقتی قیمت بر خلاف انتظارات شما عمل می کند چه کاری باید انجام دهید؟
متناوباً ، شما فرصتی برای فروش سودآور هر دو گزینه را دارید. بیایید سناریویی را تصور کنیم که در آن قیمت به شدت کاهش یابد. فرض کنیم یک معامله گر در حالی که منتظر تغییر روند بازار است ، گزینه ” put” را با سود به فروش می رساند. سرانجام ، پس از چرخش بازار ، او از دومین گزینه ” call ” سود می برد.
معامله ریسک فری چیست؟
حساب معاملاتی شبیه سازی شده به همان اندازه که معاملات واقعی می توانند بدون ریسک باشد، ریسک فری است؛ چون شما از پول خودتان استفاده نمی کنید. بعضی از مردم از نداشتن پول کافی در زمان معامله چندان خوشحال نیستند .با این حال ، این یک روش عالی برای تکمیل استراتژی معاملاتی قبل از شروع به ترید است. در نتیجه ، دیگر در زمان معامله با حساب واقعی متحمل ضرر نخواهید شد.
اشکالات معامله ریسک فری با آپشن ها
تعهد زمانی:
یکی از مهمترین اشکالات در معامله های بدون خطر آپشن ها، ردیابی مداوم تاریخ انقضای معاملات است. بهتر است خیلی دقت کنید؛ چون باید آپشن را درست قبل از تاریخ اتمام آن بفروشید.
رویکرد معامله ریسک فری جایگزین شده با گزینه ها: اسپرد گزینه های پروانه ریسک خنثی
اسپرد گزینه پروانه یک استراتژی گزینه های ریسک خنثی با خطر نزولی محدود است. ما این کار را با ترکیب اسپرد call صعودی و نزولی هنگامی که قیمت پایه زیاد تغییر نمی کند به دست می آوریم.
آنچه این استراتژی را بسیار محبوب می کند ، قرار گرفتن در معرض ریسک فری بودن است. حتی اگر پتانسیل سود شما تا حدودی محدود است ، می توانید شب راحت بخوابید. علاوه بر این ، این آپشن یکی از معدود گزینه های استراتژی است که در یک حساب کوچک به خوبی کار می کند.
روش تعیین اسپرد گزینه پروانه ای
- مرحله ۱:یک قرارداد با تاریخ انقضای ۴۵ تا ۵۵ روز کمی کمتر از پول در بازار سهام ETF مانند SPY را بخرید.
- مرحله ۲:اگر قیمت معاملات اساسی بیشتر است ، قرارداد دوم را بخرید. با این کار تاریخ انقضا طولانی تر شده و اگر قیمت ها همچنان بالا روند ، می توانید وارد اولین پروانه شوید.
هدف کلی شما این است که روند بازار را در زیر خطوط تاریخ انقضا به دام بیندازید؛ در حالی که متحمل ضرر زیادی هم نخواهید شد و همانطور که می دانید ، نام این بازی محدود کردن ضرر ها و محافظت از حساب است.
از آنجا که نسبت ریسک به ریوارد تقریباً مطلوب است ، این استراتژی برای معامله گر جدید سودآور تر عمل می کند. یکی دیگر از مزایای معامله با این استراتژی اینست که این پوزیشن به دلیل مورب بودن به طور معمول در روند نزولی سود می دهد. در اینجا خیلی به جزئیات کاری نداریم ، اما برای توصیف نوسانات ضمنی گزینه ها در جهت های مختلف از خط مورب استفاده می کنیم.
مزایای استفاده از حساب آزمایشی برای کاهش ریسک
۱. ارزیابی
همانطور که قبلاً گفتیم، دلیل اینکه کارگزاران تحت نظارت شروع به ارائه حساب های آزمایشی می کردند این بود که به مشتریان این امکان را می دهند تا قبل از ثبت نام پلتفرم های خود را آزمایش کنند. این کار به مشتری این امکان را می دهد تا کارگزاری را ارزیابی کرده و مطمئن شود که در واقع با استراتژی معاملاتی اش متناسب است یا نه. در کل، به کارگزاران کمک کرد تا نرخ ثبت نام بالاتر و مشتریان راضی بیشتری کسب کنند.
۲. تمرین کردن
یکی از امتیازات یک حساب آزمایشی این است که می تواند به موازات یک حساب معاملاتی معمولی مورد استفاده قرار بگیرد که برای مبتدیان بسیار مناسب است.
بعد از اینکه یک مبتدی از حساب آزمایشی برای کار با یک کارگزاری استفاده کرد، او می تواند یک حساب منظم باز کرده و با مقادیر کمتری پول با دقت معامله را شروع کند. برای محدود کردن ضرر ها، آن ها می توانند از حساب آزمایشی برای انجام معاملات همزمان نیز استفاده کنند.
در گذشته، هیچ وقت به معامله گران فرصت داده نمی شد تا اول خود را آزماش و بعد شروع به معامله واقعی کنند و اغلب ضرر های زیادی را متحمل می شدند. امروزه، معامله گران از این مزیت استفاده می کنند تا با مهارت و تجربه مفید وارد بازار شوند. این بدان معنی است که می توانند فرصت های سودآور خود را افزایش داده و ضرر سودآورترین استراتژیهای معاملاتی کدامند؟ های خود را محدود کنند.
۳. تدوین استراتژی
معامله گران باتجربه و حرفه ای نیز می توانند با استفاده از حساب های آزمایشی سود زیادی ببرند. درست مانند یک مبتدی که می تواند با اکانت خود معامله کند، تریدر حرفه ای هم می تواند با استفاده از یک حساب ریسک فری استراتژی هایش را آزمایش کرده و روش های جدیدی را بدون هیچ گونه خطری آزمایش کند. به عبارت دیگر، بهینه سازی مهارت ها و افزایش سود به لطف حساب های رایگان برای افراد حرفه ای خیلی آسان تر شده است.
برای مطالعه بیشتر نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری را پیشنهاد میکنیم.
توضیح حد ضرر متحرک
حدضرر متحرک یا Trailing Stop Loss نوعی حد ضرر است که مدیریت ریسک و مدیریت معامله را با یکدیگر ترکیب میکند. در برخی موارد از این حد به عنوان حد ضرر محافظتکننده از سود نیز استفاده میشود. تنظیم این حدضرر به معاملهگر کمک میکند بتواند از معمالاتی که به خوبی انجام نداده نیز سود کسب کند. بسیاری از نرمافزارهایی که برای انجام معاملات جفت ارز در بازارهای بین المللی استفاده میشوند نیز دارای قابیلت تنظیم تریلینگ استاپ هستند.
کارکرد حدضرر متحرک در ریسک فری در ارز دیجیتال چیست
در ابتدا میتوانید حد ضرر را به عنوان یک حدضرر معمولی در سامانه معاملات ثبت کنید. در چنین حالتی، وقتی معاملهگر سفارش فروش را ثبت میکند بر اساس حد ضرر تعیین شده قیمت فروش کمتر از قیمت خرید خواهد بود. تفاوت اصلی حد ضرر متحرک با حد ضرر این است که حد ضرر متحرک همواره با قیمت معاملات حرکت میکند. برای اینکه بدانید نقش حد ضرر متحرک در ریسک فری در ارز دیجیتال چیست، نگران نباشید درک این موضوع بسیار ساده است. اگر سهام شما ۵ درصد رشد کند، حد ضرر متحرک نیز ۵ درصد افزایش خواهد یافت.
فراموش نکنید حد ضرر همیشه در جهت معاملات حرکت میکند. بنابراین، اگر قیمتی سهام شما افت کرد هرگز نباید خودتان حدضرر را جابهجا کنید. حرکت حدضرر با قیمت معاملات تا زمانی ادامه مییابد که شما به سود دلخواه دست یافته و از معامله خارج شوید. در مرحله Short معاملهگر انتظار افت قیمت را دارد. در چنین حالتی حد ضرر در بالای قیمت معامله قرار گرفته و با افت قیمت، حد ضرر نیز به مرور کاهش مییابد.
اشتباهات در تعیین حدضرر متحرک
قرار دادن حد ضرر نزدیک به قیمت معامله: نوسانات زیادی در سهام شرکتها وجود دارد. نزدیک بودن حد ضرر به قیمت معامله سبب میشود که با کمترین نوسانات نرخ ضرر فعال شود. حد ضرر را در نقطهای قرار دهید که تنها در صرت تغییر روند بازار فعال شود. اگر نوسانات حدود ۱۰ درصد باشد اما خدشهای در معاملات ایجاد نکند باید حد ضرر متحرک را بالاتر از ۱۰ درصد قرار دهید. هدف اصلی از حد ضرر جلوگیری از کاهش سود است. پس باید زمانی فعال شود که احتمال تغییر کلی روند فعلی بازار وجود دارد.
روشهای تعیین حد ضرر در این تکنیک
یکی از مرحله های اصلی در استفاده از تکنیک فری ریسک، مشخص کردن حد ضرر است. اما سوال اصلی این است که روش تعیین حد ضرر در ریسک فری در ارز دیجیتال چیست؟ روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید از آنها برای تعیین حد ضرر استفاده کنید. مهمترین روشها عبارتند از:
- روش کلاسیک: در این روش حد ضرر در پشت قله ها و کف های موجود در بازار تعیین میشود.
- روش عرضه و تقاضا: یکی از مهمترین نکات در معامله ارزهای دیجیتال، آگاهی از نقاط عرضه و تقاضا است. در این روش، زمانی که معامله وارد سود می شود باید حد ضرر را در محلهای عرضه و تقاضا قرار دهید.
- روش پرایس اکشن: برای اجرای این روش به شناخت کافی از سیگنال بار و کی بار نیاز دارید. پس از آن باید حد ضرر خود را پشت سیگنال های بار و کی بار قرار دهید.
- روش ایچیموکو: ایچیموکر روشی مبتی بر تحلیلهای تکنیکال است. در این روش، یک اندیکاتور چندین نمودار به ما ارائه میدهد. ممکن است تحلیل این نمودار برای افراد مبتدی کمی پیچیده به نظر برسد. به همین دلیل توصیه میکنیم که برای افزایش مهارت خود حتما از اندیکاتورهای سادهتر استفاده کنید. فراموش نکنید در روش ایچیموکر زمانی که معامله وارد سود میشود باید حد ضرر پشت سنکو اسپین A و B قرار بگیرد.
سخن نهایی
معامله با یک حساب دمو برای همه افراد مزایایی دارد. از کارگزاری گرفته تا فرد مبتدی و حتی معامله گر حرفه ای روزانه، به همین دلیل است که شما هم باید یک حساب آزمایشی باز کنید.
امروز، همه کارگزاران برتر جهان حساب های آزمایشی را به یک شکل ارائه می دهند و آن ها معمولاً نامحدود هستند. به این معنی که مقدار پول مجازی بی پایان و همچنین رایگان است.
بنابراین، چه یک فرد مبتدی در جستجوی کارگزاری باشید و چه بخواهید پلتفرم های مختلف را آزمایش کنید، یا یک تریدر حرفه ای که باید استراتژی های سرمایه گذاری خود را قبل از به کار گیری در یک سیستم عامل واقعی بهینه کند، توصیه می کنیم همین امروز یک حساب آزمایشی باز کنید.
عدم آگاهی از نحوه معاملات و مدیریت ریسک میتواند سرمایه شما را به نابودی بکشاند. با این حال، برای اجرای تکنیکهای مختلف باید عملکردی کاملا واقعبینانه داشته باشید. هدف اصلی ما از صحبت درباره ریسک فری این است که بتوانید در دوره رکود نیز سود معقولی به دست آورید. اگر مطالب فوق را مطالعه کرده باشید بهخوبی میدانید ریسک فری در ارز دیجیتال چیست و این تکنیک برای تعیین حد ضرر از چه روشهایی استفاده میکند. با این حال فراموش نکنید که قبل از اجرای این تکنیک حتما مهارتهای لازم را به دست آورید. تنها در این صورت است که مدیریت معاملات و مدیریت ریسک آسان خواهد شد.
معاملات تحلیلی یا سیستمی چیست؟
یکی از تصمیماتی که هر معاملهگردر دوران آموزش فارکس باید بگیرد این است که انتخاب کند براساس یک سیستم معامله کند یا اینکه بصورت تحلیلی کار کند. منظور از معاملات تحلیلی این است که براساس شرایط حال حاضر بازار تصمیم بگیرید که آیا به معامله ورود کنید یا خیر. از طرف دیگر، منظور از معاملات سیستمی این است که براساس قوانین مشخص و از پیش تعریف شدهای کار کنید. معاملهگری که براساس سیستم معاملاتی کار میکند، اگر قوانین ورود به معامله برقرار باشد، فارغ از اینکه بازار در حال حاضر چه شرایطی دارد، به معامله ورود میکند.
هر دو نوع روش معامله کردن تحلیلی یا سیستمی میتوانند به یک اندازه سودآور باشند، بنابراین انتخاب سبک معامله کردن به شخصیت و روحیات فرد معاملهگر وابسته است. بعضی از معاملهگران از همان ابتدا میدانند با چه سبک و روشی راحتتر کار میکنند، اما برخی دیگر برای تصمیمگیری در این مورد، لازم است هر دو روش را کمی تجربه کنند.
معایب و مزایای معاملات تحلیلی
در معاملات تحلیلی، فرد معاملهگر با توجه به اطلاعات موجود تصمیم میگیرد که چه معاملاتی را انجام دهد. البته یک معاملهگر تحلیلی هم ممکن است (یا باید) از یک برنامه معاملاتی با قوانین واضح و مشخص تبعیت کند، اما باز هم در ورود یا عدم ورود به معامله و همچنین نحوه مدیریت آن اختیار و انعطاف بیشتری دارد.
برای مثال، یک معاملهگر تحلیلی به نمودار نگاه میکند و متوجه میشود که تمام معیارهای او برای ورود به معامله خرید برقرار هستند، اما به دلیل اینکه بازار در آن روز قدری کُند است و نوسانات کمی دارد و ممکن است قیمت به حد سود معامله نرسد، تصمیم میگیرد از ورود به معامله صرفنظر کند.
مزیت معاملات تحلیلی چیست؟ این است که با شرایط حال حاضر بازار انطباق بیشتری دارد. شما ممکن است سیستم معاملاتی بسیار خوبی داشته باشید، اما اگر بدانید همین سیستم در بعضی مواقع عملکرد ضعیفی دارد، میتوانید در آن اوقات از معامله کردن خودداری کنید. یا برعکس، اگر فکر میکنید استراتژی شما در بعضی شرایط خیلی خوب عمل میکند، میتوانید در آن مواقع حجم معاملات را کمی افزایش دهید تا سود کار خود را به حداکثر برسانید.
ایراد معاملات تحلیلی این است که بسیاری از معاملهگران در حین کار گرفتار شک و تردید میشوند. بعضی افراد ممکن است قادر نباشند قاطعانه تصمیم بگیرند که چه زمانی به معامله ورود کنند و چه زمانی از آن صرفنظر کنند. بنابراین برای این دسته از افراد، رویکرد سیستماتیک میتواند گزینه بهتری باشد. ضمناً معاملهگران تحلیلی خیلی بیشتر با مسائل روانشناسی مواجه هستند. مثلا طمع یا ترس زیاد میتوانند اثرات مخربی روی میزان سودآوری روش تحلیلی داشته باشند.
معایب و مزایای معاملات سیستمی
در روش سیستمی، تصمیمگیری برای ورود به معامله کاملا براساس سیستم معاملاتی صورت میگیرد. معامله کردن به روش سیستمی جای انعطافی ندارد و در صورتی که شرایط و قوانین ورود به معامله برقرار باشد، معاملهگر اختیاری برای عدم ورود به آن معامله ندارد.
به عنوان مثال، یک معاملهگر سیستمی به نمودار نگاه میکند و متوجه میشود که در حال حاضر قوانین ورود به معامله فروش برقرار است. در این هنگام، او بدون اینکه تصمیمگیری را پیچیده کند، آن معامله را انجام میدهد، حتی اگر احساس کند که آن معامله سرانجام خوبی نخواهد داشت.
از آنجاییکه استراتژیهای معاملاتی سیستمی، قوانین مشخص و واضحی دارند، اگر یک برنامه کامپیوتری به نحوی طراحی شود که قابلیت تشخیص وجود شرایط ورود به معامله را داشته باشد (شامل نقطه ورود، مدیریت معامله و نقطه خروج و…)، میتوان از آن به عنوان دستیار تریدر در معاملات استفاده کرد.
مزیت استراتژی معاملاتی سیستمی این است که نسبت به احساسات و مسائل روانی معاملهگر حساس نیست. یعنی سیستم تمام معاملات را بدون در نظر گرفتن احساسات معاملهگر، انجام میدهد.
ایراد این روش این است که با شرایط حال حاضر بازار انطباق بالایی ندارد.(اصالت منطقه) به این معنی که هر معاملهای اگر شرایط ورود به آن برقرار باشد، انجام میشود، حتی اگر شرایط بازار خیلی مطلوب نباشد. برای حل این مشکل میتوان قوانین بیشتری برای سیستم وضع نمود. اگرچه این اقدام ممکن است تعداد معاملات مثبت سیستم را هم کاهش دهد.
معاملات تحلیلی
معاملات سیستمی
با شرایط بازار انطباق دارد
خیلی با شرایط بازار انطباق ندارد
روش خودتان را پیدا کنید
هر دو روش تحلیلی و سیستمی با وجود اختلافها و تفاوتهایی که دارند، یک هدف را دنبال میکنند و آن کسب درآمد است. هر دو روش ممکن است تعداد معاملات یکسانی انجام دهند، اما در نهایت انتخاب بین این دو روش، به شخصیت و روحیات معاملهگر بستگی دارد.
معاملات تحلیلی بیشتر مناسب آن دسته از معاملهگرانی است که میخواهند در تمام تصمیماتی که میگیرند (شامل تعیین نقطه ورود، حد ضرر و نقطه خروج)، کنترل کامل داشته باشند. این افراد معمولا با سپردن کنترل کامل معاملات به یک برنامه کامپیوتری موافق نیستند. بعلاوه، معاملهگران تحلیلی معمولا در زمینههای هنری مانند نوشتن یا باغبانی هم تجربه دارند. همچنین این روش برای آن دسته از افرادی که دوست دارند بیشتر جنبههای زندگی سودآورترین استراتژیهای معاملاتی کدامند؟ خود را تحت کنترل داشته باشند نیز مناسب است. و البته این روش برای افرادی که میخواهند معاملات خود را با شرایط حال حاضر بازار انطباق دهند نیز مناسب است.
از طرف دیگر، معاملات سیستمی مناسب افرادی است که در کار خود به دنبال سرعت و دقت هستند. معاملهگران سیستمی با سپردن معاملات به یک برنامه کامپیوتری مشکلی ندارند و حتی ممکن است از این بابت که مسئولیتپذیری کمتری میطلبد، برای آن ارزش بالایی قائل باشند. معاملهگران سیستمی معمولا شخصیتهای منطقی هستند و در زمینههایی از قبیل برنامهنویسیهای کامپیوتری و ریاضیات تجربه دارند.
روش ترکیبی
میتوانید یک معاملهگر تحلیلی باشید که از یک سیستم معاملاتی استفاده میکند، اما نمیتوانید یک معاملهگر سیستمی باشید که اختیارات روش تحلیلی را هم داشته باشد. برای مثال، یک معاملهگر تحلیلی ممکن است از یک سیستم معاملاتی برای ورود به معاملات استفاده کند و هر معاملهای که سیستم نشان میدهد را بگیرد، اما برای خروج از معاملات و مدیریت آنها از اختیارات و تحلیلهای خودش استفاده کند. ولی معاملهگر سیستمی این حد از اختیارات را ندارد، چرا که حتما باید با دقت کامل از سیستم معاملاتی خود پیروی کند. اگر یک معاملهگر سیستمی از سیستم معاملاتی خود منحرف شود (حتی برای یک معامله)، به یک معاملهگر تحلیلی تبدیل شده است.
استراتژی های معاملاتی برتر در بین معامله گران
بازار بورس به دلیل تاثیر پذیری زیادی که از عوامل اقتصادی و سیاسی دارد همواره افت و خیزهای فراوانی را تجربه نموده و دارای نوسانات زیادی است. با توجه به این موضوع، چنانچه بدون شناخت کافی از ماهیت این بازار و نداشتن چارچوب منظم در معاملات به این عرصه قدم گذاشته و فعالیت نمایید، بدون شک محتمل ضررهای زیادی خواهید شد.
به یاد داشته باشید که داشتن یک استراتژی معاملاتی به شما در کسب سود مطمئن و کم ریسک کمک می کند، بنابراین برای ورود موفق به بازار و کسب درآمد، ضرورت دارد که یک استراتژی ثابت برای معاملات را اتخاذ نمایید.
چنانچه بخواهید در این بازار به صورت کوتاه مدت و یا بلند مدت، حضور داشته و فعالیت نمایید، تفاوتی ندارد و شما باید برای معاملات خود، همواره یک استراتژی مناسب داشته باشید. اما شاید این سوال ایجاد شود که چرا داشتن برنامه ای از پیش تعیین شده برای انجام معاملات ضروری است؟ و چرا نیاز است که به اجرای استراتژی معاملاتی پایبند بود و تحت هیچ شرایطی آن را نادیده نگرفت؟
دلیل اصلی این موضوع و تاکید بر آن در ریسک گریزی است. زیرا حتی احتمال ضرر کردن نیز به عنوان یک عامل بازدارنده برای ورود معامله گران محسوب می شود که با داشتن استراتژی مشخص در معامله، این عامل کاهش یافته و به حداقل ممکن می رسد و معامله گر می تواند سرمایه ی خود را به درستی مدیریت کند.
استراتژی معاملاتی چیست؟
داشتن طرحی برای معاملات یا همان استراتژی معاملاتی، مجموعه ای از اصول و قواعدی است که معامله گر پیش از انجام هر گونه معامله در بورس، آن ها را با توجه به روحیات و انتظارات خود از بازار تعیین می کند و به رفتار او در هنگام معامله نظارت می کند. به عنوان مثال، معامله گر در هنگام خرید می تواند با به کارگیری استراتژی ورود پلکانی که یکی از ساده ترین و در عین حال کاربردی ترین استراتژی های معاملاتی است بر احساس ترس خود در ورود به یک معامله غلبه کند.
تعیین یک استراتژی معاملاتی ممکن است کاری ساده به نظر رسیده و توجهی به آن نشود، ولی با شروع معامله و در صورت پیش بینی اشتباه روند قیمت، معامله گر دچار اضطراب و سردرگمی در تصمیم گیری می شود و ممکن است متحمل ضرر گردد، که دلیل اصلی آن، نداشتن یک استراتژی مناسب قبل از معامله می باشد. در ادامه به معرفی تعدادی از استراتژی های سرمایه گذاری موفق در بازار سرمایه که در بین معامله گران حرفه ای در دنیا رواج دارد، خواهیم پرداخت.
استراتژی سرمایه گذاری در سهام رشدی
سرمایه گذاری در سهام رشدی یکی از انواع استراتژی های معاملاتی است، تمرکز اصلی این روش بر سهام شرکت هایی است که پیش بینی می شود، روند رشد و سودآوری آنها در آینده نیز ادامه دارد. این گونه شرکت ها به جای تقسیم سود نقدی بین سهامداران و همچنین استفاده از تسهیلات جهت تامین نقدینگی لازم برای توسعه طرح ها و زیرساخت های خود، سود انباشته و مازاد سالیانه خود را دوباره به چرخه ی سرمایه گذاری باز می گردانند تا از این طریق، افزایش تولید و به تبع آن فروش بیشتر را ایجاد نمایند. این نوع از استراتژی معاملاتی بر پایه ی تحلیل های بنیادین استوار است که در ترکیب با تحلیل های تکنیکالی به ورود و خروج مناسب تر کمک می کند.
استراتژی سرمایه گذاری درآمدی
این روش به منزله تشکیل سبد سهامی از اوراق بهادار با کمترین ریسک، سود مشخص و تضمین شده است که علی رغم وضعیت نامساعد موجود در بازار، سودی تضمین شده و به صورت روزشمار را به سهامداران پرداخت می نماید.
این نوع استراتژی مناسب افرادی است که وقت یا مهارت کافی برای فعالیت در بورس را نداشته و انتظار کسب سود به میزان بیشتری را دارند. از جمله اوراق بهاداری که در این دسته قرار می گیرند، می توان به واحدهای صندوق های سرمایه گذاری و اوراق قرضه اشاره کرد که حداقل سود سالانه را با کمترین ریسک ممکن، محقق می سازند.
استراتژی سرمایه گذاری در سهام ارزشی
یکی دیگر از انواع استراتژی های سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در سهام ارزشی است که در آن، سهامی برای خرید انتخاب می شود که پایین تر از ارزش ذاتی شان در بازار معامله می شوند، ولی مستعد رشد هستند. می توان آن را یکی از رایج ترین انواع استراتژی معاملاتی در بورس دانست. در این روش، معامله گران پس از اعلام پیش بینی سود شرکت ها و تقسیم قیمت هر سهم بر مقدار سود اعلام شده، از میزان سهام شرکت ها در آینده آگاه می شوند و سپس اقدام به خرید سهم و نگه داری آن تا رسیدن به قیمت مناسب برای فروش می کنند.
استراتژی فروش استقراضی
این نوع استراتژی در واقع به معنای کسب سود از روند نزولی بازار است و به صورت قرض گرفتن اوراق بهادار از کارگزاری یا مالک اوراق و فروش آنها با پیش بینی کاهش قیمت در آینده، انجام می شود و پس از تحقق پیش بینی انجام شده، خرید دوباره آن اوراق از بازار و بازگرداندن آنها به مالک انجام می شود. در این شیوه ی معاملاتی و در صورت پیش بینی اشتباه، روند کاهشی و افزایشی قیمت، ضرر متوجه معامله گر خواهد شد.
معامله گر باید مهارت های لازم برای تحلیل تکنیکال را داشته باشد واز قواعد خاص آن مانند بلوکه شدن مقداری از سرمایه به عنوان وجه تضمین و کارمزدها و شرایط تسویه با مالک و کارگزاری، آگاهی کامل داشته باشد.
استراتژی سرمایه گذاری مومنتوم
معامله گرانی که از این استراتژی استفاده می کنند، معتقدند که روند حرکت قیمت در جهت صعود یا نزول در بازه های زمانی خاصی ثابت است و می توان تا زمان تغییر روند بازار، حداکثر سود ممکن را به دست آورد. بنابراین می توان گفت که نوعی از سرمایه گذاری در جهت روند است.
این استراتژی نوعی تحلیل تکنیکال است و در حال حاضر معامله گران فاندامنتالی نیز با توجه به انتظاراتی که دارند از ان استفاده نموده و از مزایای آن، بهره مند می شوند. این دو تحلیل تکنیکال و بنیادی، مکمل یکدیگر هستند و احتمال موفقیت در معامله را افزایش می دهند.
استراتژی نوسان گیری
در این روش فرد معامله گر به سادگی با روند بازار هم جهت شده و اقدام به خرید و فروش می کند. علاقه مندان به این روش، در هنگام افزایش قیمت ها اقدام به خرید و در صورت کاهش آن، اقدام به خروج از بازار می کنند.
در این استراتژی، هدف یک معامله گر، پیش بینی قیمت بازار نیست، بلکه بررسی دقیق بازار است. به این معنا که معامله گر برای افزایش قیمت سهم در آینده، اقدام به خرید نکرده و تنها با مثبت و منفی شدن قیمت ها، خرید و فروش می نماید.
استراتژی شکاف قیمت یا گپ
در مواقعی که، قیمت پایانی یک سهم با قیمت آخرین معامله آن در روز فاصله داشته باشد، استفاده می شود که می تواند کارایی زیادی را به همراه داشته باشد.
در این شرایط، معامله گر در زمان پیش گشایش بازار و در روز بعد سهم را رصد می کند تا قیمت بازگشایی مشخص شود. سپس به محض بالا رفتن قیمت از قیمت پیش گشایش، خرید می کند و تا سقف دامنه ی مجاز قیمت، اقدام به سودآورترین استراتژیهای معاملاتی کدامند؟ فروش نخواهد کرد.
استراتژی مبتنی بر الگوی پرچم
این روش معاملاتی برگرفته از الگوی کانال است و همانند سایر الگوهای نموداری در انتهای یک حرکت صعودی یا نزولی شکل می گیرد و در این شرایط، بازار وارد فاز اصلاحی می شود.الگوی پرچم الگویی ادامه دهنده است، به این معنا که در صورت عدم موفقیت و شکست الگو، بازار به روند قبلی خود بازگشته و آن را ادامه می دهد.
به عبارت دیگر می توان گفت که الگوی پرچم، نشانگر دوره بلاتکلیفی در بازار است، جایی که در آن خریداران و فروشندگان در حال مبارزه برای به دست گرفتن بازار هستند. معامله گران در این استراتژی پس از شکست الگو وارد معامله می شوند و تا رسیدن به انتهای تارگت که به وسیله ی میله پرچم تعیین می شود، از بازار خارج نمی شوند.
سودآورترین استراتژیهای معاملاتی کدامند؟
تبدیلشدن به یک معامله گر موفق هدف همه سرمایه گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است؛ اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه گذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است، در آن احتمال شکست نیز وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی برای معامله اشاره کرد.
در این مقاله سعی بر آن است برای ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق، مطالب کاربردی ارائه گردد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
یک معامله گر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیرقابلپیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معامله گر، تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد؛ بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نگردد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق تدوین کنیم؟
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق بهصورت زیر است:
ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه ای
تفاوت میان سرمایه گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه گذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. بهکارگیری عوامل روانشناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی موردنظر سرمایه گذار برای سرمایه گذاری، منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میگردد. برخی از سرمایه گذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاهمدت، برخی بازه زمانی میانمدت و برخی در بازه زمانی بلندمدت فعالیت کنند؛ بنابراین میبایست سرمایه گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. بهعنوانمثال اگر معامله در بازار بورس بهعنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین نماید. ازآنجاییکه یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
توانایی یافتن شاخص های مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه گذاران تنها با بهکارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. بهعنوانمثال در تحلیل تکنیکال؛ برای شروع روند صعودی، سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی سقف ها پایینتر و کف ها پایینتر میشود. بهطورکلی دیدگاه سرمایه گذاران مبنی بر اینکه یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میگردد. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هرچقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم میبایست بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. بهعنوانمثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن میبایست روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد؛ یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ نمود. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد، آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم برخلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله گر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه گذاری، سرمایه گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل بهصورت مکتوب تعیین کرده باشد.
آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله میبایست قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم های تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که بهواسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یکزمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد؛ بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه میبایست برای هر سرمایه گذار بهعنوان اولویتی مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود؛ زیرا با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست؛ چراکه ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد؛ بنابراین یادگیری و آموزشهای لازم و همچنین استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال، ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای جهت تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر سرمایه گذار الزامی است.