استراتژی های روزانه

9 استراتژی معاملاتی برای انس جهانی طلا در بازار فارکس
اگر شما به عنوان معامله گر بازار فارکس، به دنبال سرمایه گذاری امنی می گردید که در مقابل تورم محافظت کند انتخاب شما باید طلا یا ارزهای دیجیتال باشد. در سال های اخیر طلا رشد خوبی داشته و افراد زیادی در بازار فارکس روی آن نوسان گیری می کنند . خیلی زا تحلیل گران، طلا را یکی از جذاب ترین سرمایه گذاری های قرن می دانند.
نماد XAU/USD یکی از نمادهای طلا در بروکرها (کارگزاری های) بازار فارکس بوده که به سرمایه گذاران پیشنهاد شده و طلا را تبدیل به کالای قابل معامله در این بازار می کند. یکی از بهترین زمان ها برای سرمایه گذاری روی طلا، روزهایی است که اقتصاد کشورها شرایط خوبی را پشت سر نمی گذارد.برای برخی معامله گران، این استراتژی، پزبازده ترین استراتژی معاملاتی طلا به شمار می رود
همانطور که مشاهده می کنید، کرونا اقتصاد جهان را دگرگون کرده و دولت ها و معامله گران بیشتر سرمایه خود را به طلا و ارزهای دیجیتال تبدیل کرده اند تا از تورم جا نمانند.باید در نظر داشته باشیم که در این شرایط، عملیات های اقتصادی مانند چاپ پول، می تواند اقتصاد جهان را ضعیف تر کرده و ارزش ارز کشورها را در مقابل طلا، پایین تر بیاورد. ارزش طلا به میزان عرضه و تقاضا بستگی دارد. این نکته مهم را نباید از قلم بیندازیم که افزایش چاپ اسکناس تورم را بالاتر برده و مردم را به سوی خرید ارز دیجیتال و طلا سوق خواهد داد. سرمایه گذاری طلا بسیار کار هوشمندانه ایست که باید با استراتژی درست انجام شود. در ادامه، 9 روشی که سودآوری شما در معاملات طلا را بالاتر می برند را بر خواهیم شمرد.
استفاده از استراتژی معاملات روزانه در بازه زمانی بازار نیویورک
بازار طلا قسمتی از بازار فارکس است که خود 24 ساعته است. بیشترین حجم نقدینگی در بازار فارکس در بازه زمانی بازار نیویورک وجود دارد. اینکه شما در بازه زمانی نیویورک یا بعد از آن معامله کنید به عهده خودتان بوده و طبق اهداف معامله گری شما تعریف می شود. معامله در این بازه زمانی با حجم زیاد نقدینگی و کم شدن نوسانات هیجانی همراه خواهد بود و شما با میزان سرمایه کم هم می توانید معامله کرده و به سودآوری برسید. اگر در خارج از بازه زمانی نیویورک معامله کنید، استراتژی اسکلپ شما با ریسک زیادی همراه خواهد بود.پس سعی کنید این استراتژی معاملاتی طلا را در بازه های زمانی مختلف مورد آزمایش قرار دهید.
- با هدف قرار دادن دره ها و قله های قبلی، تحلیل را آسان تر کنید
به دلیل اینکه XAU/USD در محدوده رِنج معامله می شود، بهترین استراتژی معاملاتی طلا برای معامله کردن، خرید در دره ها و فروش در قله هاست. البته که تشخیص کندل های سیگنال دهنده هم بسیار مهم است. زمانی که بازار روند صعودی دارد و به قله های قبلی نزدیک می شود، با شناسایی کندل سیگنال دهنده در قله ها، معامله فروش خود را باز کنید. این روش را در زمانی که روند بازار نزولی بوده و قیمت به دره ها نزدیک می شود هم می توانید پیاده سازی کنید.
به خاطر اینکه طلا ثبات خوبی دارد، احتمال رسیدن قیمت آن به قله ها و دره های قبلی زیاد است. توجه داشته باشید که این روش برای استراتژی معاملات روزانه خوب نیست. شما از این روش در معاملات بلند مدت خود استفاده کنید. دلیل اصلی هم این است که رسیدن طلا به دره ها و قله های قبلی بسیار زمان بر است. این استراتژی یک استراتژی کم ریسک برای معامله های بلند مدت است.این موضوع بستگی به خود شما دارد که استراتژی معاملاتی طلا را در بلند مدت یا کوتاه مدت مثمر ثمر می دانید
- از تاثیرات اتفاقات های سیاسی مهم سراسر دنیا غافل نشوید
وقتی شرایط اقتصادی کشوری دگرگون شده و آینده مشخصی برای اقتصاد آن کشور مشخص نباشد، بهترین و با ثبات ترین کالای قابل معامله طلا خواهد بود. ارزش طلا ارتباط مستقیمی با ارزهای قوی مثل دلار و ین ژاپن دارد. زمانی که شما معامله ای روی طلا باز می کنید، به نوعی از سرمایه خود در برابر اتفاقهای غیر قابل پیش بینی که در سراسر جهان می افتد و روی بازار فارکس تاثیر می گذارد، محافظت می کنید.
از مثلث های متقارن در تحلیل های خود استفاده کنید
مثلث های متقارن یکی از الگوهای ساده نمودار شمعی استراتژی های روزانه است که در بازار رِنج از آن استفاده می شود. شکست در این مثلث ها باعث ریزش یا بالا رفتن قیمت خواهد شد. این الگو از دو خطی که شیب یکسان داشته و در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کنند تشکیل شده است. هر مقدار که از رِنج زدن بازار می گذرد، عمق نوسان کم شده و به انتهای الگوی مثلث نزدیک می شویم. در این زمان، شکست به سمت بالا یا پایین رقم خواهد خورد.
بیشتر معامله گران برای استراتژی های روزانه معامله روی طلا از الگوی مثلث به همراه اندیکاتور RSI استفاده می کنند. وقتی اندیکاتور ها پیشنهاد می کنند که احتمال شکست وجود دارد، الگوی مثلث می تواند این شکست را تایید کرده و میزان اطمینان به باز کردن معامله سودآور را بالاتر ببرد.
در معامله فروش حد ضرر را می توانیم بالاتر از خطی که شیب نزولی دارد قرار دهیم. معامله زمانی باز می شود که قیمت به انتهای مثلث رسیده و آماده شکست است. پس از شکل گیری کندل سیگنال دهنده، وارد معامله شوید.
- رصد کردن تقاضای خرید از جانب اصناف صنعتی و بازرگانی طلا
زمانی که تقاضا برای خرید طلا زیاد شود، مستقیما روی قیمت آن تاثیر می گذارد چرا که میزان تولید طلا در جهان ثابت است. تقاضا برای خرید طلا به روش های مختلفی قابل ردیابیست. برخی از اصناف و صنایع برای تولیدات خود نیاز به طلا دارند. صنایعی مانند پزشکی و صنایعی که به تکنولوژی روز وابسته است. اگر محصول جدیدی وارد بازار شود که نیاز به طلا در تولید آن وجود داشته باشد، تاثیر آن را در قیمت طلا دنبال کنید.
میزان تقاضای مصرف کنندگان به جواهرات از عوامل دیگر افزایش قیمت طلا محسوب می شود. خرید جواهرات به عنوان کالای لوکس و سرمایه گذاری، از مهمترین عوامل نوسان قیمت طلا به شمار می رود.
خرید طلا توسط بانک های مرکزی را زیر نظر بگیرید
زمانی که بانک مرکزی هر کشور، حس کند که ارزش پول کشور و سرمایه های در دست، در حال کاسته شدن است، اقدام به خرید طلا خواهد کرد.اخیرا، چین و روسیه سرمایه گذاری های کلانی روی طلا کرده اند. این اقدام زمانی انجام شد که این دو کشور تحلیلی روی قیمت آینده دلار و یورو انجام داده و به این نتیجه رسیده اند که سرمایه گذاری روی طلا نسبت به نگهداری این دور ارز، مطمئن تر است
زمانی که بانک های مرکزی مقدار زیادی طلا می خرند پیام های مهمی برای معامله گران بازار فارکس فرستاده می شود.
- قرار است از ارزش ارز کشوری که اقدام به خرید کرده کاسته شود. در اصل به همین خاطر اقدام به خرید طلا شده است.
- اگر خرید بزرگی توسط بانک های مرکزی انجام شود، با توجه به عرضه مشخص و ثابت طلا، ارزش طلا بالا رفته و زمان خوبی برای خرید و موج سواری است.
- نرخ بهره واقعی کشورها را دنبال کنید
ارزش قیمت طلا با میزان نرخ بهره کشورها رابطه معکوسی دارد. این رابطه حتی به صورت نوشتاری و قراردادی در بانک های مرکزی وجود دارد. زمانی که نرخ بهره پایین می آید، قیمت طلا بالا می رود و زمانی که نرخ بهره بالا برود از ارزش طلا کاسته می شود. البته خیلی ها این موضوع را یک نشانه می دانند و بعضی از افراد هم این اطلاعات را قسمتی از استراتژی معاملاتی طلا دانسته و با دریافت نشانه ها معامله می کنند
نرخ بهره واقعی از کم کردن نرخ تورم از میزان نرخ بهره دوره ای به دست می آید. این درصد می تواند افزایش یا کاهش پیدا کند. معمولا وقتی نرخ بهره واقعی پایین تر از 1% باشد، ارزش طلا بالا می رود. اگر شما معامله گری هستید که از استراتژی بلند مدت استفاده می کنید، بهتر است این روش را جدی بگیرید. زمانی که نرخ بهره پایین آمد، حتما اقدام به خرید طلا کنید. زمانی هم که نرخ بهره به بالای 2% رسید، حتما اقدام به فروش طلا در بازار کالا و فارکس بکنید.
- محل تقاطع میانگین متحرک ها را هدف قرار دهید
به این خاطر که قیمت طلا معمولا در یک رِنج خاص نوسان می کند، میانگین متحرک های مختلف با یکدیگر برخورد می کنند. بسیاری از معامله گران در زمانی که میانگین متحرک کوتاه مدت تر، میانگین متحرک بلند مدت تر را در جهت صعودی قطع می کنند خرید می کنند. برای مثال زمانی که میانگین متحرک 20 روزه، میانگین متحرک 50 روزه را در جهت صعودی قطع کند، سیگنال خرید به شما می دهد.
در نمودار طلای زیر، برای مثال، میانگین متحرک 50، میانگین متحرک 100 را در جهت صعودی در آپریل 2020 شکسته است. این اتفاق زمانی افتاد که به خاطر شیوع کرونا، خیلی از مشاغل رو به تعطیلی رفتند. وقتی این برخورد در میانگین متحرک ها رخ داد، نشان از جهش سنگین وجود داشت که ما در ماه های بعد آن را مشاهده کردیم.
در نظر داشته باشید که این اتفاق می تواند به صورت معکوس هم رخ دهد و میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را در جهت نزولی قطع کند. معامله گران از این تقاطع برای ورود به بازار و فروش استفاده می کنند.
هنوز به صورت علمی مشخص نشده که چه میانگین متحرک هایی، سیگنال بهتری برای خرید یا فروش می دهند اما میانگین متحرک 10 و 60 بالاترین درصد موفقیت را برای طلا داشته اند. پس این دو میانگین متحرک را قسمتی از استراتژی معاملاتی طلا ی خود کنید
- به تغییرات در تولید و عرضه طلا توجه کنید
در سال های گذشته، میزان تولید طلا دچار نوسان زیادی نشده و در یک رِنج ثابتی تولید می شود. از طرف دیگر، تقاضا برای خرید طلا از میزان تولیدات معدنی آن، پیشی گرفته است. هزینه استخراج طلا بسیار بالا رفته و به همین خاطر، شاهد افزایش قیمت این فلز زرد بوده ایم. منابع بسیاری از معادنی که به راحتی استخراج از آن صورت می گرفت پایان یافته و حالا برای استخراج بیشتر، باید به مکان های دیگر سر زده شود. این مکان ها از نظر جغرافیایی، سختی های زیادی را برای استخراج به همراه دارند. در نتیجه، سود استخراج کنندگان بسیار پایین آمده و این کسب و کار در حال از دست دادن ارزش خود است.
شما تنها سه قدم تا ورود به دنیای فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):
انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه
به صورت کلی و به زبان ساده میتوان گفت استراتژی معاملاتی بیانگر همان جمله معروف «کجا بخریم، کجا بفروشیم؟» است. یا به عبارت دیگر استراتژی معاملاتی به شما نشان میدهد که چه زمانی وارد بازار شوید و چه زمانی از آن خارج شوید. از آنجایی که بازار ایران بازاری یک طرفه (One Day) است فقط میتوان برای موقعیت خرید مدت استراتژی معاملاتی را در نظر بگیرید. در ادامه این مطلب از کارگزاری حافظ، انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه بررسی شده است.
آشنایی با انواع استراتژی معاملاتی بازار سرمایه
استراتژی معاملاتی یک نوع استراتژی است که تنوع بالایی دارد. به عبارتی به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه احتمالا یک استراتژی معاملاتی وجود دارد چون اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار است.
اما میتوان برای استراتژی معاملاتی دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی است.
در کل باید همیشه در نظر داشت که معامله در بازار سرمایه همان عمل خرید و فروش براساس تغییرات بازار برای کسب سود حاصل از تغییرات و حرکات قیمت است. نکته مهمی که باید اینجا در نظر داشت این است که ذهنیت استراتژی خرید و نگهداری که رویکردی بلند مدت است و در بین سرمایهگذاران منفعل وجود دارد با رویکرد خرید و فروش متفاوت است. با ما همراه باشید تا بیشتر با دو تحیلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال برای تدوین استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه آشنا شوید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال روشی است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با انجام تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوری شده از فعالیتهای تجاری مانند حرکت و حجم قیمت معاملات در آن استفاده میشود.
بر خلاف تجزیه و تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش اوراق بهادار را براساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد حاصل از آن ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است.
تجزیه و تحلیل تکنیکال سعی دارد حرکات قیمت هر ابزار قابل معاملهای را که عموما عرضه و تقاضا میشود از جمله سهام، اوراق بدهی، معاملات آتی و ارز را پیشبینی کند.
روش تحلیل تکنیکال جهت مشخص کردن نقاط حمایت و مقاومت برای ورود به موقعیت است. تریدرها روشهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال دارند که میتوان آنها را به عنوان 4 استراتژی مشترک تحلیل تکنیکال در نظر گرفت.
4 استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال
روشهای مختلفی برای انجام یک استراتژی فعال معاملاتی استفاده میشود که در هر کدام محیط بازار و خطرات ذاتی بازار در استراتژی های روزانه نظر گرفته میشود. در ادامه چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی تکنیکال آورده شده است.
1. معاملات روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه شاید شناخته شدهترین سبک معاملات و تجارت فعال باشد. این نوع معامله اغلب یک اسم مستعار برای تجارت فعال خود محسوب میشود. معاملات روز، همانطور که از نام آن پیداست، روش خرید و فروش اوراق بهادار در همان روز است.
در این معاملات موقعیت خریدها یا موقعیتها در همان روزی بسته میشوند. به طور سنتی، معاملات روزانه توسط تریدرهای حرفهای، مانند متخصصان یا بازارسازان انجام میشود. با این حال، تجارت الکترونیکی این رویه را برای تریدرهای تازه کار متفاوت کرده است.
2. معامله موقعیت (Position Trading)
برخی، معاملات موقعیت را یک استراتژی خرید و نگهداری و معامله فعال نمیدانند. با این حال، معاملات موقعیت، هنگامی که توسط یک تریدر کارکشته انجام میشود، میتواند نوعی معامله فعال باشد.
در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت، از روزانه تا ماهانه، در ترکیب با روشهای دیگر برای تعیین روند جهت فعلی استراتژی های روزانه بازار استفاده میشود. این نوع معامله بسته به روند ممکن است از چند روز تا چند هفته و گاهی بیشتر طول بکشد.
معاملهگران برای تعیین روند یک اوراق بهادار به دنبال سیگنالهای تشخیص روند هستند. با پرش و سوار شدن بر «موج»، معاملهگران از موقعیتهای نزولی و صعودی بازار بهرهمند میشوند. معاملهگرانی که به دنبال ترندهای بازار هستند معمولا به دنبال تعیین جهت بازار میروند، اما سطح قیمتی اوراق را پیشبینی نمیکنند.
به طور معمول، معاملهگرانی که به دنبال ترندهای بازار میروند بعد از اینکه روند خود را تثبیت کردند، دیگر معامله نمیکنند و وقتی روند شکسته شد، معمولا از موقعیت خارج میشوند. این به این معناست که در دورههای نوسان زیاد بازار، معاملات دشوارتر است و موقعیتهای آن به طور کلی کاهش مییابد.
3. معاملات نوسانات (Swing Trading)
با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر معمولا وارد بازی میشوند. در پایان ترند، معمولا نوسان قیمت وجود دارد زیرا ترند جدید تلاش میکند خود را تثبیت کند. معاملهگران نوسانگیر با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
معاملات نوسان یا همان سوئینگ معمولا بیش از یک روز برگزار میشوند اما مدت زمان کمتری نسبت به معاملات ترند دارند. معاملهگران Swing اغلب مجموعهای از قوانین تجارت را براساس تجزیه و تحلیل فنی یا بنیادی برای خود ایجاد میکنند.
این قوانین معاملاتی یا الگوریتمها برای شناسایی زمان خرید و فروش اوراق بهادار طراحی شدهاند. اگرچه الگوریتم نوسان معامله نباید دقیق باشد و اوج یا دره حرکت را پیشبینی کند، اما به بازاری نیاز دارد که در یک جهت یا جهت دیگر حرکت کند. بازار محدود برای معاملهگران سوئینگ یا نوسان خطرناک است.
4. معاملات اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپینگ یا اسکالپ تریدینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و توسط تریدرهای فعال به کار گرفته میشود. اساسا، این امر مستلزم شناسایی و بهرهبرداری از کارمزد (اختلاف قیمت فروش و قیمت خرید) است که به دلیل عدم تعادل موقتی در عرضه و تقاضا، کمی گستردهتر یا باریکتر از حد معمول است.
اسکالپرها هیچگاه به دنبال استفاده از حرکات وسیع بازار یا معاملات حجم زیاد ندارند. در عوض، آنها به دنبال استفاده از حرکات کوچکی هستند که اغلب با حجم معاملات اندازهگیری شده اتفاق میافتند.
از آنجا که سطح سود هر معامله اندک است، اسکالپرها به دنبال بازارهای نسبتا نقدی هستند تا اینکه دفعات معاملات خود را افزایش دهند. بر خلاف معاملهگران نوسان ساز، اسکالپرها بازارهای آرام را که مستعد حرکت ناگهانی قیمت نیستند، ترجیح میدهند.
ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال بازار سرمایه
تحلیلگران فنی بازار سرمایه همیشه برای تحلیل قیمت سهام از ابزارهای مختلف تحلیلی استفاده میکنند. ابزارهای مهم تحلیلی بازار شامل الگوهای نمودار، اندیکاتورها، اسیلاتورها، حجم معاملات، کانالها، نوسان بازار و الگوهای کندل یا شمع هستند.
تحلیل فاندمنتال یا بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند به ارزش اوراق بهادار تاثیر بگذارد، از جمله عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصادی خرد مانند تاثیر مدیریت شرکت را مطالعه میکنند.
هدف نهایی این تحلیل رسیدن به عددی است که یک سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند اوراق بهادار کم ارزش هستند یا بیش از حد ارزشگذاری شدهاند.
این روش تجزیه و تحلیل سهام در مقابل تجزیه و تحلیل فنی یا تکنیکال در نظر گرفته میشود، که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیشبینی میکند.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی
مشکلی که در تعریف کلمه فاندمنتال یا بنیادی وجود دارد این است که این کلمه میتواند هر چیزی را که مربوط به رفاه اقتصادی یک است را پوشش دهد.
عوامل اساسی مختلفی که در تحلیل فاندمنتال بررسی میشود را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: عوامل کمی و عوامل کیفی. معنای مالی این اصطلاحات با تعاریف استاندارد آنها تفاوت چندانی ندارد. در ادامه تعریف اصطلاحات کمی و کیفی از فرهنگ لغت آورده شده است:
کمی: مربوط به اطلاعاتی است که میتواند به تعداد و مقدار نشان داده شود.
کیفی: مربوط به اطلاعاتی است که ماهیت یا استاندارد دارند نه مقدار.
در این زمینه، مبانی کمی، همان اعداد هستند. آنها ویژگیهای قابل اندازهگیری را در بر میگیرند. به همین دلیل بزرگترین منبع دادههای کمی شامل درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر است که قابل اندازهگیری هستند.
اصول كيفي هم مواردی هستند که قابل لمس نیستند. اینها ممکن است شامل بررسی کیفی نام تجاری شرکتهای منتشرکننده اوراق و غیره باشد.
نه تجزیه و تحلیل کیفی و نه کمی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند. بسیاری از تحلیلگران هر دو معیار کمی و کیفی را با هم در نظر میگیرند.
استراتژی برای تحلیل فاندمنتال
چهار اصل اساسی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در بررسی سهام در نظر میگیرند که همه کمی تا کیفی هستند. آنها عبارتند از:
مدل تجاری: شرکتی که قرار است اوراق خرید و فروش شود دقیقا چه کاری انجام میدهد؟ به دست آوردن داده برای پاسخ به این سوال به این آسانی که به نظر میرسد، نیست. مثلا اگر مدل تجاری شرکتی مبتنی بر فروش مرغ فستفود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق به دست آورده است؟ یا فقط با ثبت شرکت هزینههای حق امتیاز و حق رای دادن را پرداخت میکند؟
مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت که اوراقش خریداری میشود عمدتا به دلیل توانایی آن شرکت در حفظ یک مزیت رقابتی و حفظ آن است. مزیتهای قدرتمند رقابتی مانند نام تجاری کوکاکولا و سلطه مایکروسافت بر سیستم عامل رایانههای شخصی، ایجاد یک خندق در یک کسبوکار است که به آن اجازه میدهد رقبا را از خود دور نگه دارد و از رشد و سود برخوردار شود. وقتی یک شرکت میتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها سود خوبی دریافت کنند.
مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهمترین معیار سرمایهگذاری در اوراق یک شرکت است. این حرف منطقی است چون اگر رهبران یک شرکت نتوانند به درستی برنامه را اجرا کنند، حتی بهترین مدل تجاری نیز محکوم به فنا است.
اگرچه دیدار و ارزیابی واقعی مدیران برای سرمایهگذاران خرده بازار سرمایه کاری دشوار است اما میتوان برای ارزیابی مدیران به وبسایت شرکت مراجعه کرده و رزومه افراد برتر و اعضای هیئت مدیره را بررسی کرد و دید که عملکرد آنها در مشاغل قبلیشان چقدر خوب بود؟
حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکتی سیاستهای اعمال شده در یک سازمان را نشان میدهد که نشاندهنده روابط و مسئولیتهای بین مدیریت، مدیران و سهامداران است. این سیاستها همراه با قوانین و مقررات شرکت در اساسنامه شرکت و آییننامه آن تعریف و تعیین میشود.
همیشه به خاطر داشته باشید که شما میخواهید با خرید اوراق یک شرکت به نوعی با آن شرکت تجارت کنید. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک باشد.
در نظر گرفتن صنعت یک شرکت هم در کنار بررسی مشتری، سهم بازار شرکتها، رشد کل صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری هم مهم هستند. از طرفی، یادگیری نحوه کار صنعت درک عمیقتری از سرمایه مالی یک شرکت به سرمایهگذار بازار سرمایه خواهد داد.
صورتهای مالی (مبانی کمی را باید در نظر گرفت):
صورتهای مالی واسطهای است که اطلاعات مربوط به عملکرد مالی یک شرکت را نشان میدهد. علاقهمندان به تحلیل بنیادی از اطلاعات کمی که از صورتهای مالی جمعآوری شده برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری استفاده میکنند.
سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد.
ترازنامه
ترازنامه بیانگر سوابق داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان شرکت در یک زمان خاص است. ساختار مالی تجارت به روش زیر محاسبه میشود:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
داراییها منابعی را نشان میدهند که کسبوکار در یک بازه زمانی مشخص صاحب یا کنترل آنها است. این داراییها شامل مواردی مانند پول نقد، موجودی، ماشینآلات و ساختمانها است. طرف دیگر معادله، ارزش کل تامین مالی شرکت را برای به دست آوردن آن دارایی نشان میدهد.
تامین مالی در نتیجه بدهیها یا حقوق صاحبان سهام انجام میشود. بدهیها نشاندهنده بدهی است (که البته باید بازپرداخت شود)، در حالی که حقوق صاحبان سهام نشاندهنده ارزش کل پولی است که صاحبان آن در تجارت مشارکت کردهاند از جمله سود بازمانده، یعنی سود حاصل از سالهای گذشته.
صورت درآمد
در حالی که ترازنامه در بررسی یک کسبوکار از رویکرد لحظهای استفاده میکند، صورت سود و زیان عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی مشخص اندازهگیری میکند. از نظر فنی، میتوان یک ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشت، اما فقط گزارش شرکتهای سهامی و سالانه را مشاهده خواهید کرد.
در صورت سود و زیان اطلاعاتی در مورد درآمد، هزینهها و سود حاصل از فعالیتهای تجاری آن دوره ارائه شده است.
گزارش گردش پول نقد
صورت جریان های نقدی نشان دهنده سوابق ورود و خروج وجوه نقد یک کسب و کار طی یک دوره زمانی خاص است. به طور معمول ، صورت جریان های نقدی بر فعالیت های زیر مربوط به پول نقد متمرکز است:
وجوه حاصل از سرمایه گذاری (CFI): وجهی که برای سرمایه گذاری در داراییها و همچنین درآمد حاصل از فروش سایر مشاغل، تجهیزات یا داراییهای بلند مدت استفاده میشود.
وجه نقد از محل تامین مالی (CFF): وجه نقدی که از محل صدور و استقراض وجوه پرداخت یا دریافت میشود.
جریان نقدی عملیاتی (OCF): وجه نقد حاصل از عملیات روزمره کاری.
صورت گردش وجوه نقد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا برای یک تجارت بسیار دشوار است که بتواند وضعیت وجه نقد خود را دستکاری کند. حسابداران میتوانند کارهای زیادی را برای دستکاری درآمد انجام دهند، اما جعل پول نقد در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایهگذاران از صورت جریان وجوه نقد به عنوان معیار محافظه کارانهتری برای عملکرد شرکت استفاده میکنند.
نتیجهگیری
نکته مهمی که سرمایهگذاران بعد از ورود به بازار سرمایه باید به استراتژی های روزانه آن دقت داشته باشند و در صورتی که میخواهند خودشان مدیریت سرمایهگذاریشان را به عهده بگیرند این است که برای آشنایی با انواع استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه زمان بگذارد تا در سرمایهگذاریش موفقتر عمل کند.
دو نوع مهم استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه شامل تحلیل تکنیکال و تحیلی فاندمنتال است که هر کدام به روشهای مختلفی میتوانند به تدوین استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه کمک کند.
سرمایهگذاران بازار سرمایه باید به خاطر داشته باشند که هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه یعنی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندمنتال بر دیگری ارجحیت ندارد بلکه ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب موفقیت در بازار معاملاتی موثر باشد.
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر استراتژی های روزانه اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای استراتژی های روزانه ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
عملکرد Fear Of Missing Out در بازارهای مالی
عبارت (Fear Of Missing Out (Fomo به معنای ترس از دست دادن است. هنگامی که یک شخصی به فومو دچار میشود بهدلیل ترس از دست دادن فرصت مناسب، بهطور هیجانی کاری را انجام میدهد.
این ترس سبب میشود شخص، از اینکه از دیگران عقب بماند نگران شود. البته این ترس مختص ارزها و بازارهای دیجیتالی نیست، بلکه در بعضی موارد اجتماعی دیگر نیز بهطور گسترده اتفاق میافتد. بهتازگی بهدلیل پیشرفت شبکههای اجتماعی و ارتباط بین افراد این ترس نیز افزایش یافته است.
ترس از دست دادن در بسیاری از اتفاقات و تصمیمگیریهای روزانه تأثیرگذار است؛ برای مثال شما در شبکه اینستاگرام یک استوری میگذارید و بهطور مداوم گوشی خود را چک میکنید تا پیامی را از دست ندهید.
عملکرد Fomo در بازارهای مالی
تعریف بازارهای مالی درباره فومو با تعریف آن در مسائل اجتماعی زیاد است. این اصطلاح در بازارهای مالی به معنای ترس از دست دادن فرصت سرمایهگذاری یا همان ترید است؛ برای مثال فردی شنیده است سرمایهگذاری در یک مال میتواند او را به سود زیادی برساند. اگر او دانش مناسبی نداشته باشد، نمیتواند احساسات خود را کنترل کند و دچار فومو خواهد شد.
به بیان دیگر این شخص دوست ندارد فرصت سرمایهگذاری پیشآمده را از دست بدهد و از دیگر افراد جا بماند. فومو در بازارهای مالی روی قیمت انواع داراییها تأثیرگذار است و در بیشتر موارد اگر بهصورت گسترده بهکمک رسانهها و اشخاص بیان شود، یک رشد حبابگونه را در قیمت داراییها مشاهده خواهیم کرد.
در نظر بگیرید قیمت یک سهام بهصورت صعودی رشد میکند و از طرفی دیگر شرایط بازار طوری است که شاهد رشد بالای سهام مختلف بودهایم. اکنون افراد مختلف به این ترس مبتلا میشوند که مبادا قیمت سهم موردنظر مانند قبلیها بالا برود و سود مناسب آنجا بماند؛ بنابراین سیل نقدینگی هیجانی به این سهم وارد میشود و قیمت بهطور کاذب و بدون در نظر گرفتن ارزش ذاتی دارایی بسیار بالا میرود.
به احتمال زیاد در این شرایط با خروج سرمایه هوشمند در قیمت بالا و در پی آن با افت سنگین قیمت مواجه خواهیم بود؛ زیرا بیشتر نوسانات مقطعی است و پس از مدتی احساسات بازار نابود میشود.
بررسی تأثیر Fomo در بازار ارزهای دیجیتال
بازار ارزهای دیجیتال بهدلیل رشد صعودی طی چند سال اخیر، به یکی از بازارهای مستعد برای شکلگیری فومو تبدیل شده است؛ بنابراین افراد زیادی پس از ثبت رشد خوبی در بازار، انتظار دارند به سودهای کلان در این زمینه دست یابند. در این صورت برای افراد ترس از دست دادن فرصت جدید ایجاد شده و باعث میشود بر عقل و منطق تأثیر بگذارد و فرد تصمیم نادرستی بگیرد.
افراد در بازار ارزهای دیجیتال انتظار دارند قیمت بیتکوین از ۱۰۰ هزار نیز بالاتر برود. شرایط کنونی بازار و Fomo سبب شده است نوسانات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال زیاد شود. افراد زیادی هنگامی که قیمت بیت کوین حدود ۱۰ درصد زیاد میشود، به Fomo دچار میشوند و گمان میکنند بازار ارز را از دست میدهند و بهدنبال کسب سود بالاتر هنگام افزایش قیمت بیت کوین آن را خریداری میکنند و به عبارتی دچار Fomo میشوند.
نتایجی که فومو به دنبال دارد
تحقیقات زیادی در زمینه Fomo ایجاد شده و این نتیجه به دست آمده است که افراد هرچه بیشتر به این احساس ترس درگیر شوند، بیشتر شاهد تأثیرات ناشی از آن در زندگی خود میشوند. افرادی که فومو در آنها زیاد باشد، ممکن است حتی رضایت خویش را از زندگی از دست بدهند و به مسائلی مانند بیخوابی و استرس دچار شوند.
فرض کنید تعداد زیادی از سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار شما را به خرید مقدار زیادی بیت کوین تشویق میکنند. همچنین مدام شما را از اینکه فرصتی را از دست بدهید، بترسانند. شما هم بهدلیل فومو یا همان ترس از دست دادن بدون اینکه مدیریتی داشته باشید، تصمیمی هیجانزده میگیرید و با مقدار زیادی از سرمایه خود بیت کوین خریداری میکنید، اما ناگهان بهدلیل سخنرانی شخصی مهم یا سایر تحرکات قیمت بیت کوین بهشدت افت میکند.
در این صورت شما مقدار زیادی از سرمایه خود را از دست میدهید و پس از آن مدام خود را سرزنش میکنید که چرا این کار را انجام دادید. اگر این اتفاق بارها رخ دهد، احساس پشیمانی در شما رشد میکند و سبب بروز Fomo میشود. در این صورت بهطور شبانهروز به اتفاقات فکر میکنید و متوجه رخ داد Fomo نمیشوید.
مسئله فومو در ارزهای دیجیتالی بسیار پررنگتر از سایر مسائل است. ارزهای دیجیتال دارای نوسان قیمتی زیادی هستند و حتی ممکن است قیمت آنها در طول چند دقیقه بسیار متفاوت باشد.
آشنایی با نشانههای Fomo
گفتیم ممکن است یک فرد نداند که درگیر فومو شده است و تصمیمهای خود را براساس آن پایهریزی کند؛ به همین دلیل در این بخش از مقاله قصد داریم برخی نشانههای این ترس را معرفی کنیم که مهمترین نشانههای آن عبارتاند از:
همیشه بلهگفتن
اینطور نیست که بلهگفتن همیشه رضایتبخش باشد. اگر فرد با آگاهی شرایط را بسنجد و از وضع بازار مطلع شده و به معاملهای نه بگوید، یعنی موفق شده است به این ترس غلبه کند.
احساس از دست دادن و فومو
احساس از دست دادن یا راندهشدن میتواند ناامیدی زیادی در شخص ایجاد کند؛ برای مثال اگر دوستتان شما را از خبری مطلع کند که شما اطلاعی از آن ندارید یا یک پست را در اینستاگرام منتشر کند که نشان از تغییر در زندگیشان باشد، شما دچار احساس فومو میشوید؛ زیرا فکر میکنید چیزهای زیادی را از دست داده و جا ماندهاید.
این احساس سبب میشود شما هنگام انجام معاملات نیز دچار شک و تردید شوید و بهدلیل ترس عقبماندن از دیگران سرمایه خود را به خطر اندازید.
رضایت کم از زندگی
این مورد بیشتر بهدلیل افزایش استفاده از شبکههای اجتماعی شایع شده است و ارتباط صریحی با ترس از طردشدن و از دست دادن دارد. مطابق با تحقیقات اخیر احتمال ایجاد نارضایتی از زندگی میتواند معلول مشاهدهکردن زندگی افراد موفق و مقایسه آنها با خودتان رخ دهد. اینکه شما در جستوجوی داشتن زندگی بهتر تلاش میکنید، بسیار خوب است، اما گاهی اوقات این مقایسهها اضطراب عقبماندن از دیگران را در شما زیاد کند و بهجای یک عامل پیشبرنده بهعنوان یک عامل محدودکننده عمل میکند.
فعالیت زیاد در شبکه مجازی
برای شما نیز اتفاق افتاده است استراتژی های روزانه که هنگام گشت و گذار در شبکههای اجتماعی متوجه شدهاید زمان زیادی را از دست دادید. در این حالت وقتی روز شما به پایان میرسد، متوجه میشوید که هیچ کار مناسبی را انجام نداده و احساس بدی به خودتان پیدا میکنید.
وقتگذراندن بیشازحد در شبکههای اجتماعی یکی از مهمترین عواملی است که ناخودآگاه سبب مقایسه سبک زندگی خودمان با دیگران میشود و احساس شکست را در ما تقویت میکند.
سبک زندگی سریع
در این سبک از زندگی که نشانهای از سندرم فوموست، شما میل دارید مدام از یک کار به یک کار دیگر سوئیچ کنید. اگر این کار را در مدتزمان زیادی انجام دهید، در پایان متوجه خواهید شد که وقت زیادی را هدر داده و هیچ مهارت خاصی نیز کسب نکردهاید.
صبرکردن میتواند در انجام معاملات ارزهای دیجیتال بسیار تأثیرگذار باشد
افراد موفق در این حوزه سرمایهگذارانی هستند که توانایی صبرکردن در آنها بسیار بالاست. گفتیم نوسان قیمت یکی از ویژگیهای بارز ارزهای دیجیتال است. سرمایهگذارانی که پس از کاهش قیمت بلافاصله دچار اضطراب میشوند و دارایی خود را میفروشند، از کسب سودهای بیشتر در آینده خود را محروم میسازند.
تمایل به داشتن روابط اجتماعی زیاد
داشتن روابط اجتماعی بالا و دوستان زیاد نشانههای دیگر از سندرم فوموست؛ زیرا اینگونه از اشخاص دوست ندارند توسط فرد یا افرادی ترک شوند. همچنین اندکی نیز به دیگران وابسته هستند.
یکی دیگر از نشانههای سندرم این است که شما میخواهید با توجه به ترندهای روز پیش بروید. این موضوع سبب میشود در کاری که انجام میدهید، تمرکز نداشته باشید و در تصمیمگیریها از رأی و نظر جامعه استفاده کنید.
سبک زندگی ناسالم
با توجه به قسمتهای قبلی فهمیدهاید فومو احساس عجیب و دور از ذهن نیست. هرکدام از افراد در زندگی ممکن است به آن مبتلا باشند و دستکم چند نشانه از آن را داشته باشند. اصولاً هر رفتار که ما را از سبک زندگی سال جدا کند، میتواند به ترس و اضطراب و پیرویهای بیچون و چرا از ترندها منجر شود.
چگونگی کنترل Fomo در زندگی
غلبه بر احساس فومو با خودآگاهی بیشتر، درک نظم و مدیریت ریسک شروع میشود. البته باید به این نکته توجه کنیم که معمولاً ترس در سرمایهگذاری و ترید امری رایج است و نمیتوان آن را از پایه و اساس حذف کرد. اغلب مردم در سرمایهگذاریها از پولی استفاده میکنند که برای آن زحمت زیادی کشیدهاند؛ بنابراین طبیعی است برای از دست رفتن سرمایه خود نگران باشند، اما این مسئله با مسئله Fomo که احساس جاماندن است بسیار متفاوت است.
همیشه فرصت دیگری وجود خواهد داشت
این نکته را فراموش نکنید که فرصتهای خوب همیشه اتفاق میافتند؛ بنابراین حتی اگر در شرایطی قرار گرفتید که بهدلیل صحبتهای دیگران یا جو شکلگرفته احساس کردید این بهترین فرصت برای سرمایهگذاری است و دیگر چنین فرصتی پیش نخواهد آمد، اندکی صبور باشید.
هیچوقت تنها بهدلیل بروز احساس فومو و با این تفکر که این فرصت دیگر اتفاق نخواهد افتاد، معامله نکنید و یقین داشته باشید که فرصتهای خوب دوباره رخ میدهد.
یک برنامه معاملاتی را پیگیری کنید
قبل از سرمایهگذاری یک استراتژی را برای خود انتخاب کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال لازم است یک برنامه معاملاتی دقیق داشته باشید و تا حد زیادی به آن پایبند بمانید و تنها زمانی میتوانید از آن خارج شوید که برنامه شما از نظر منطقی ایرادات زیادی را داشته باشد.
همه دارای شرایطی یکسان هستند
یکی از مواردی که میتواند در بازارهای مالی کمک کند، این است که بدانید همه در شرایط یکسانی مانند شما قرار دارند؛ یعنی اگر بازار صعودی یا نزولی است، برای همه به این صورت است و اگر بلاتکلیفی و ترس بر بازار حاکم است، این روند برای همه وجود دارد و شما تنها نیستید.
حذف احساسات از معاملات
شما لازم است یاد بگیرید احساسات را در معاملات خود دخالت ندهید. استفاده از یک طرح معاملاتی مفید میتواند اعتماد بیشتری به معامله را ایجاد کند.
از سرمایهای استفاده کنید که توانایی از دست دادن آن را داشته باشد
لازم است به این نکته توجه کنید که هرچقدر هم درباره یک معامله تحقیق کرده باشید؛ باز هم تغییر کمی در آن وجود خواهد داشت. بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال قابل پیشبینی نیستند و نوسان قیمت از ویژگیهای بارز آنهاست؛ بنابراین هیچوقت تمامی سرمایه خود را برای یک معامله استفاده نکنید.
از تجربیات گذشته خود استفاده کنید
فومو برای موفقترین سرمایهگذاران نیز وجود دارد، اما استراتژی های روزانه آنها تلاش میکنند با استفاده از تجربیات شخصی خود این احساس را کنترل کرده و با تجزیه و تحلیل شرایط بازار، از بحرانهای به وجود آمده راهی برای فرار پیدا کنند.
تداوم خروج سرمایه از بورس در هفتهای که گذشت
اقتصادنیوز: در مجموع کل هفته 794 میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شد و میانگین روزانه خروج پول حقیقی 158 میلیارد تومان بود که نسبت به هفته پیش افت 74 درصد داشته است.
به گزارش اقتصادنیوز، در مجموع معاملات هفته اخیر پول حقیقی از بورس خارج شد اما میزان سرمایه خروجی کمتر از هفته پیشین بود.
خروج پول حقیقی از بازار سهام
بورس در شرایطی به استقبال معاملات روز شنبه رفت که در آخرین روز کاری هفته پیش شاهد چهارمین روز خروج پول حقیقی از بازار سهام بودیم. روز شنبه، روند خروج پول حقیقی ادامه داشت و 447 میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بورس خارج شد. روز یکشنبه 24 میلیارد تومان خارج شد و روز دوشنبه روند خروج پول استراتژی های روزانه متوقف شد و ارزش سرمایه حقیقی ورودی 322 میلیارد تومان بود.
روز سهشنبه باز هم پول حقیقی خارج شد و ارزش تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی 311 میلیارد تومان شد. روز چهارشنبه نیز 334 میلیارد تومان خروج سرمایه ثبت شد.
در مجموع کل هفته 794 میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شد و میانگین روزانه خروج پول حقیقی 158 میلیارد تومان بود که نسبت به هفته پیش افت 74 درصد داشته است.
رکوردداران خروج پول حقیقی
روز شنبه بیشترین خروج پول به سهام فملی اختصاص داشت و پس از آن شبندر و فولاد در رتبههای بعدی بودند. بیشترین خروج پول حقیقی در روز یکشنبه به بپاس، وبملت و فملی اختصاص داشت. روز دوشنبه نیز بپاس، وبملت و فملی بیشترین تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی را ثبت کردند. بیشترین خروج پول در روز سهشنبه به وبملت، حکشتی و شستا تعلق داشت و در آخرین روز کاری هفته نیز وبملت، تاصیکو، فملی و بپاس بیشترین خروج پول حقیقی را داشتند.